چکیده:
کارل یان، خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، مولف جامع التواریخ، را نخستین تاریخ نویس جهانی دانسته است. به راستی جامع التواریخ، تاریخ جهان و در روزگاری که پدید آمده و قرنها پیش و پس از آن عدیم النظیر بوده است. این کتاب بی گمان یگانه منبع مفصل اسطوره ها و افسانه ها و تاریخ مغولان پیش از ظهور آنان در صحنه جهان و جهان گشایی آنان و نخستین منبع مکتوب افسانه اغوزخان و ترکان و نخستین روایت رویدادهای روزگار ایلخانان ایران تا غازان و، در عین حال، در برگیرنده فشرده تاریخ جهان از آغاز آفرینش و تاریخ اسلام و خاندان های حکومتگر ایران و، مهم تر از آن، تاریخ اقوام و ملت های هندی، چینی، یهودی و اغوز و فرنگ و پاپان است. بخش تاریخ ملل جامع التواریخ از روایت های شفاهی و نوشته شده خود آن ملت ها و اقوام و با همکاری کسانی از میان خود آنان ترجمه و تالیف شده است. تصحیح انتقادی این تاریخ جهانی در روزگار ما (که هنوز بخش بزرگی از آن انتشار و یا به شایستگی انتشار نیافته است)، پژوهندگان و محققانی از جای جای جهان می طلبد. در این میان، تدارک تصحیح انتقادی تاریخ چین جامع التواریخ، به جهت ناآشنایی یا کم آشنایی با زبان و فرهنگ چینی، امتناع یا صعوبت دستیابی به منابع لازم برای آن و ویژگی های زبان و خط چینی دشوارتر می نمود. اما اینک این بخش جامع التواریخ از دیگر بخش های تاریخ اقوام بخت یاری بیشتر یافته و به همت بانویی فرهیخته از سرزمین چین، که با فرهنگ و ادب و زبان ما آشنایی کافی دارد و زبان فارسی امروزی را درست و شیوا می نویسد، تصحیح و با نتایج تحقیقات وی منتشر شده است...
خلاصه ماشینی:
"اما اینک این بخش جامع التواریخ از دیگر بخشهای تاریخ اقوام بختیاری بیشتر یافته و به همت بانویی فرهیخته از سرزمین چین، که با فرهنگ وادب و زبان ما آشنایی کافی دارد و زبان فارسی امروزی را درست و شیوا مینویسد، تصحیح و با نتایج تحقیقات وی منتشر شده است.
کتابخانه موزه بریتانیا، مورخ 837 ه ) و نیز از دستنویس کهن ترجمه عربی آن، که نوشته سال 714 ه است، و نیز از مجمع التواریخ السلطانیه حافظ ابرو تألیف عصر شاهرخ تیموری ــ که در حقیقت رونوشتی است از جامع التواریخ و به شماره 1653 در کتابخانه توپقاپوسرای استانبول نگهداری میشود ــ سود جسته و، با سعه صدر کافی، نسخه کاخ گلستان را، بهرغم تأخر کتابت آن، به دلیل درستی متن، اساس قرار داده و، در تصحیح، گزینشی عمل کرده و گاه واژهها و نامهایی را از نسخ دیگر به متن در آورده و ضبط نادرست اساس را به حاشیه انتقال داده و، در عین حال، بسیاری از نامهای جایها و کسان را از منابع چینی بر گرفته و ثبت کرده است.
اما، به گمان بنده، اونگو (نه انگو یا اتگو) از زبان چینی، به واسطه همکاران مغول مؤلف جامع التواریخ، به صورت شفاهی (زیرا این واژه در زبان مغولی ضبط و کاربردی نداشته است)، به این کتاب راه یافته است، و در زبان چینی واژه، یونگ/ اونگ (در لهجه ماندارین و کانتونی iung و در چینی قدیم iwong ) به معنای دیوار(73) است."