چکیده:
این پژوهش در پی بررسی رابطه ویژگیهای روان شناختی دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آنان در محیط یادگیری به کمک کامپیوتر و مقایسه آن با محیط سنتی است.دو متغیر مورد نظر پژوهشگر،سبکهای شناختی(کلامی-تصویری و کلگرا-تحلیلی)،براساس مدل رایدینگ و خود-تنظیمی در چارچوب نظریه شناختی اجتماعی باندورا است.نمونه این تحقیق شامل 321 دانشآموز سال دوم دبیرستان(رشتههای علوم تجربی و ریاضی)از مناطق 4 و 7 تهران است.برای بررسی این ویژگیها از دو مقیاس تحلیل سبکهای شناختی رایدینگ و آزمون خود-تنظیمی بوفارد استفاده شده است.مطالعه یافتههای این پژوهش با استفاده از مدل لگاریتم خطی و z فیشر نشان میدهد دانشآموزانی که در بعد کلامی- تصویری در سبک شناختی کلامی میگنجند،در محیط یادگیری به کمک کامپیوتر در مقایسه با محیط یادگیری سنتی،عملکرد بهتری دارند.در بعد گلگرا-تحلیلی،تفاوتی میان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در این دو محیط دیده نشد.پژوهش همچنین در زمینهء رابطه خود-تنظیمی با پیشرفت تحصیلی در این دو محیط تفاوت معناداری به دست نیاورد.
خلاصه ماشینی:
فرزاد**** چکیده این پژوهش در پی بررسی رابطه ویژگیهای روان شناختی دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آنان در محیط یادگیری به کمک کامپیوتر و مقایسه آن با محیط سنتی است.
ضرایب پایایی آزمون سبکهای شناختی رایدینگ(بیگی،1380) (به تصویر صفحه مراجعه شود) بعد کلامی-تجسمی پرسشنامه خود-تنظیمی بوفارد1:پرسشنامه 14 سؤالی بوفارد و همکاران(1995)؛به نقل از کدیور،1380)ابزاری است برای سنجش خود-تنظیمی که براساس نظریه شناختی- اجتماعی باندورا طراحی شده است.
روش تحلیل دادهها به منظور پاسخگویی به سؤال مربوط به رابطه خود-تنظیمی و پیشرفت تحصیلی از ضریب همبستگی پیرسون و برای مقایسه آنها در مدارس هوشمند و غیر هوشمند از آزمون z فیشر استفاده شده است.
گام پنجم(مدل نهایی لگاریتم خطی) (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به جدول 8 میتوان ادعا کرد که سبک شناختی فرد در بعد کلگرا-تحلیلی با پیشرفت تحصیلی فرد رابطهء معناداری دارد،ک این رابطه هیچگونه همبستگی با نوع آموزش ندارد.
با توجه به مدل ارائه شده در بالا،میان رابطه سبکهای شناختی در بعد کلگرا-تحلیلی و پیشرفت تحصیلی در مدارس هوشمند و غیر هوشمند،تفوتی وجود ندارد.
لذا در پاسخ به سؤال اول باید گفت که میان رابطه سبک شناختی و پیشرفت تحصیلی دانشآموز در یادگیری با کمک کامپیوتر و محیطهای سنتی تفاوت وجود دارد.
از طرفی،ویپ و چارلی (2004)در بررسی موردی خود-تنظیمی و راهبردهای آن در یادگیری به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات به این نتیجه رسیدند که دانشآموزان از سازوکارهای خود-تنظیمی متناسب با محیط استفاده میکنند؛یعنی در روشهای خود تغییر ایجاد میکنند.
پیشنهادها: آنچه در این تحقیق مشخص ضد،وجود رابطه میان سبک شناختی دانشآموزان و دریافت و پردازش اطلاعات در محیط یادگیری به کمک کامپیوتر است.