خلاصه ماشینی:
"در فصل پنجم نویسنده به هدف از مقالهی(انقلاب در جهان واقعی بازنگری))کارگزاری عنوان میکند این اندیشه و کنشگران هستند که نیروی اولیه فرآیندهای انقلابی به شمار میآیند،نه ساختارها و حوزه نسبتا گسترده تاریخ،و در تحلیل انقلابها باید مردم را محور مطالعه قرار داد نه ساختارها را،استحاله جامعه مطرح است نه یک تغییر ساده و در مقوله کارگزاران ثابت میکند دنیایی که به وجود میآورند یعنی فرهنگی که وجود میآورند به صورت جزء جدایی ناپذیر هرگونه تحلیل جدید از انقلاب است و نویسنده معتقد است نظریههای انقلاب از مطالعه فرهنگ و افرادی به دست میآید که آن فرهنگ را ساخته و اشاعه میدهند."