چکیده:
به منظور شناسایی خصوصیات فعالیت الکترو فیزیولوژیک مغزی در دانشآموزان دچار
نارساخوانی، تعداد 30 دانشآموز پسر 8 تا 10 ساله از بین 220 دانشآموز ناتوان در
یادگیری به عنوان گروه بالینی-15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل-انتخاب شدند
و با استفاده از دستگاه پیشرفته نقشه مغزی، فعالیت الکتروفیزیولوژیک مغز آنها ثبت و
با 15 دانشآموز پسر 8 تا 10 ساله همگن و عادی مقایسه شدند.با استفاده از آزمون T
مستقل میانگین امواج مغزی آلفا، بتا، دلتا و تتا مورد مقایسه قرار گرفت و تفاوت
مشخصی بین گروه آزمایش و عادی از نظر موج بتا به دست آمد.
خلاصه ماشینی:
"با استفاده از آزمون T مستقل میانگین امواج مغزی آلفا، بتا، دلتا و تتا مورد مقایسه قرار گرفت و تفاوت مشخصی بین گروه آزمایش و عادی از نظر موج بتا به دست آمد.
نکته مهم این است که اگر عوامل مختلفی مثل وظایف مختلف و تفاوتهای فردی میتوانند منجر به حرکات چشمی کاملا مختلف بین رساخوانها و نارساخوانها شوند، پس باید به هنگام استفاده از حرکات چشمی-به عنوان ملاکی برای تشخیص و تمایز بین کودکان عادی و نارساخوان-توجه و دقت زیادی کرد.
-معیارهای تشخیص اختلال نارساخوانی-نادرست نویسی بر مبنای چهارمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی 1994 کد اختلال 1/315-اختلال خواندن:(اختلال خواندن مربوط به رشد) الف)پیشرفت در زمینه خواندن، بر مبنای آزمون میزان شده انفرادی، با در نظر گرفتن سن زمانی شخص، هوش سنجیده شده و آموزش متناسب با سن به طور قابل توجهی پایینتر از سطح مورد انتظار است.
5. بحث و نتیجهگیری الف)در سطح نتایج توصیفی همانطور که مشاهده شد، نیمکره چپ بخصوص ناحیه گیجگاهی در اختلال نارساخوانی بیشتر درگیر است؛زیرا نیمکره چپ بیشتر درگیر تکلم و خواندن، فهم تکلم و بیان تکلم است، یعنی مسیر عصبی (به تصویر صفحه مراجعه شود) عادی خواندن، علاوه بر ناحیه پس سری راست از جسم پینهای عبور میکند و در ناحیه پس سری چپ، اطلاعات با اطلاعات پس سری راست در ناحیه شکنج زاویهای تطبیق پیدا کرده، سپس وارد ناحیه ورنیکه و بعد ناحیه بروکا میشود.
یکی از نتایج مهم تحقیق حاضر این است که همانند دافی و لوبار در خلال حالت استراحت بین گروهها تمایز قائل شده و نیازی به انجام دادن آزمایش درخلال خواندن نیست شایدهمین امر به عنوان یک معیار تشخیصی در آینده مطرح شود."