چکیده:
داستانهای قرآن از دیر باز از جنبههای مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره
بررسی شدهاند، اما به جنبههای هنری، مسائل مربوط به شیوههای داستان پردازی و
تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و
هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه،
مقاله و غیره متمایز میسازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار
دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولا آثار خیال و مبالغه در آنها
مشاهده میشود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای
قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق»
است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»مینامد، یعنی به نحوی بیان،
نقل و ارائه شدهاند که خواننده آنها را پیگیری میکند.این امر همان شیوه داستان
پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات
نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است.معمولا یک داستان هنری از این
عناصر تشکیل شده است:طرح و پیرنگ، شخصیت و شخصیتپردازی، کشمکش، گفتوگو، صحنه و
صحنهپردازی(زمان و مکان)، زاویه دید یا زاویه روایت و درونمایه یا اندیشه.همواره باید این نکته را در نظر داشت که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و تربیت
است و لذا داستانهای آن نیز در خدمت اهداف دینی و تربیتیاند.در این پژوهش فقط به
تحلیل و بررسی چهار عنصر طرح و پیرنگ، کشمکش، شخصیت، شخصیتپردازی، و گفتوگو از
عناصر داستانی در قرآن خواهیم پرداخت؛چرا که تحلیل همه این عناصر به مجال وسیعی
نیاز دارد.
خلاصه ماشینی:
"سرانجام این نتیجه حاصل شد که قرآن کریم کتاب هدایت است، اما محتوای هدایتی و تربیتی قرآن با زبان هنر بیان شده و داستانهای واقعی تاریخی قرآن نیز که به قصد هدایت و عبرت مطرح گردیدهاند با تکنیک و شیوه داستانپردازی نقل شدهاند، به طوری که درک جنبههای هنری و شیوههای داستانپردازی قرآن، فقط با استفاده از معیارهای ادبیات داستانی نوین تا اندازهای ممکن است، چرا که داستان در ادبیات عربی قدیم به عنوان یک شکل هنری و ادبی مطرح نبوده و لذا در هیچیک از کتب علوم قرآنیی و تفسیری به داستانهای قرآن از دیدگاه خاص داستانی و معیارهای نقدی آن نگاه نکردهاند، بلکه داستان قرآنی، در کنار سایر موضوعات آن مانند احکام و اصول اعتقادات، از جنبههای صرف و نحوه و بلاغت قدیم تحلیل شده است.
عناصر داستانی در خدمت پیام و هدف تربیتی تعریفی که قبلا از داستان ارائه دادیم بیشتر از جنبه محتوا و موضوع است، اما اینکه از نظر ساختار و بافت داستان به تعریف آن میپردازیم تا روشن شود که داستان باید دارای چه ساختار و بافتی باشد؟ به عبارت دیگر عناصر و اجزای تشکیل دهنده یک داستان چیست؟ میتوان گفت داستان به طور کلی یک کار هنری است که بر یک بنیان هندسی خاص پایهگذاری شده و دارای بافت، طرح و پیرنگ هنری است که نویسنده، فکر، اندیشه، احساسات و تخیلات خود را درباره زندگی و محیط پیرامون خود، در قالب یک یا چند حادثه، شخصیت، در زمان و مکان خاصی، از طریق زبان توصیفی یا زبان گفتوگو یا با استفاده از هر دوی آنها میآفریند."