چکیده:
یکی از پدیدههای مهم جهان در آغاز هزاره سوم میلادی، واقعه هولناک 11 سپتامبر
2001 است که در آن، حملات گستردهای به مراکز اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده
آمریکا صورت گرفت.بسیاری از این واقعه، تحت عنوان سرآغاز عصر تازهای در تاریخ جهان یاد
کردهاند.با توجه به ابعاد حادثه و واکنش دولتهای مختلف جهان، ایالت متحده آمریکا،
سرزمین افغانستان را مورد حمله قرار داد تا عاملین فروریزی بر جهای تجاری آمریکا و
حمله به بخشی از ساختمان پنتاگون را تحت عنوان «مبارزه با تروریسم»از میان
بردارد.در نتیجه، سیستم حکومت طالبان در افغانستان فرو ریخت و با شکلگیری دولت
جدید افغانستان، شایعه بسط دامنه عملیات نظامی آمریکا به کشورهای دیگر از جمله
عراق، سومالی و یمن گستردهتر شد.حادثه 11 سپتامبر از منظر حقوق بینالملل کیفری به
عنوان تروریسم بینالمللی، مصداق یکی از جرائم بینالمللی دولت، یعنی تهدید علیه
صلح و امنیت بینالمللی است.در قبال این پدیده مجرمانه، شورای امنیت سازمان ملل
متحد میتواند با استفاده از اختیارات مذکور در فصل هفتم منشور ملل متحد، اقدامات
مذکور در مواد 41 و 42 منشور را مبنی بر اعمال ضمانت اجراهای کیفری به موقع اجرا
گذارد.در صورت عدم اقدام از جانب شورای امنیت، حسب تصریح ماده 51 منشور، دولت
قربانی میتواند از حق ذاتی دفاع استفاده کرده، با رعایت شرایط دفاع مشروع با حمله
مسلحانه مقابله کند.
خلاصه ماشینی:
"نوشتار حاضر بر آن است، در پرتو آموزههای حقوق بینالمللی کیفری، دو موضوع مهم را در این مقام مورد بررسی قرار دهد:نخست ماهیت حقوقی حمله تروریستی 11 سپتامبر 2001 و دوم این مسأله که حقوق بینالملل، اتخاذ چه نوع واکنشی را برای دولت زیان دیده و بر ضد چه کسانی مجاز میداند؟با پاسخ به این مسائل میتوان واکنش دولت ایالات متحده آمریکا به حملات تروریستی را دقیقتر ارزیابی کرد و ابعاد مبهم این موضوع را روشن ساخت که آیا حمله آمریکا به افغانستان، منطبق با شرایط دفاع مشروع و موجب حل مسأله تروریسم در جهان است یا خیر؟امروزه تروریستها با گسترش اعمال خشونتآمیز، آمریکایها را بیش از دیگر دولتها و ملتها در معرض عملیات مخرب خود قرار دادهاند.
مجمع عمومی به منظور دعوت جامعه جهانی به اتخاذ اقداماتی در جلوگیری از تروریسم بینالمللی، به عنوان پدیده مجرمانهای که حیات ابنای بشر را سلب و آزادیهای اساسی را به مخاطره میافکند، و بررسی اشکال تروریسم و اعمال خشونتآمیزی که به رنج، ناکامی، ناخشنودی و ناامیدی منجر میشود و موقعیتهایی فراهم میآورد که زندگی آدمیان را فدا میکند، در خلال دهه 1970 چهار قطعنامه در سالهای 1972، 1976، 1977 و 1979 صادر کرد و با تأکید بر کنوانسیونهای 1963 توکیو درباره جرائم و سایر اعمالی که در هواپیما روی میدهند، از دولتها خواست ضمن جستجوی راهکارهای عادلانه و مسالمتآمیز، تعهدات خود را در کنوانسیونهای مزبور به موقع اجرا گذارده، مطابق اصول حقوقی و موازین حقوق بینالملل از هر گونه همکاری و مساعدت با اعمال تروریستی در هر جای جهان خودداری کنند.
,3791 ]92[international convention for the suppression of terrorist bombings,new york, 51 dec."