خلاصه ماشینی:
در کتابهائی که در کشور فرانسه درباره امتحانات منتشر و در این مقاله قبلا به آنها اشاره شده است، مثالهای زیادی در این زمینه بچشم میخورد از قبیل:اختلاف نمره تصحیح کنندگان اوراق امتحانی در مورد یک ورقه امتحانی واحد و اختلاف بین نمراتی که یک تصحیح کننده در فاصله چند ماه به یک ورقه امتحانی داده است.
آیا باید تعجب کرد از اینکه معلمان نقش تربیتی خود را درجه دوم اهمیت قرار میدهند و بجای بیدار کردن روح ابداع در شاگردان، به میزان کسب معلومات آنها حق تقدم میدهند و کنجکاوی شاگردان را به آن قسمت برنامه که در امتحانات مورد پرسش قرار میگیرد محدود میکنند و بجای استفاده از انگیزههای سالمتر، دانشآموزان را با تهدید امتحان بکار وا میدارند؟قضاوت عمومی غالبا مبتنی برمعیارهای ابتدائی است و اکثرا به نمرات بالا توجه دارند بدون اینکه مبداء نمره را در نظر بگیرند.
درست است که نمره معلم بخاطر اینکه کار دانشآموز عرض سال تحصیلی در آنها ملحوظ شدهاست تأثیر تصادف را(که در امتحانات نهائی ممکن است وجود داشته باشد)تقلیل میدهد و علاوه براین به دانشآموز مجال میدهد چنانچه یکی از نمرات او خوب نشد با فعالیت آنرا جبران کند، لکن نقص عمده نمره معلمان این است که نظر شخصی معلمان در آنها دخالت کلی دارد.
از میان کوششهائی که در زمینه همکاری بین دوره متوسطه و تعلیمات عالیه در زمینه ورود به دانشگاه انجام گرفته است مخصوصا دو ابتکار شایان توجه است:«بلوم»و«پیترز» 25 از طریق امتزاج آماری نمرات معلمان در دبیرستان و نمرههای مسابقه ورودی دانشگاه سیستمی بوجود آوردهاند که اعتبار پیشبینی آن بیش از ارزش پیشبینی هر کدام از این دو نوع نمره بطور مجزا میباشد.