چکیده:
در این مقاله،نوع خانواده در قابوسنامه،با توجه به تعاریف و تقسیمبندیهای جامعهشناسان مورد بررسی قرار گرفته،راجع به ارکان خانواده و مسائل پیرامون آن سخن رفته است و در موارد مختلف به مقتضای مطالب،دیدگاههای اسلام بیان شده،عقاید و نظرات مؤلف قابوسنامه،با این دیدگاهها مورد سنجش قرار گرفته است.
برای ورود به بحث دربارهی موضوع مورد پژوهش،در ابتدا،سخن گفتن دربارهی«ازدواج»که نخستین گام در تشکیل خانواده است و مسائل مربوط به آن چون سن ازدواج،گزینش همسر،ملاکهای گزینش و...ضروری بوده است.
در بخشی دیگر،دربارهی اعضای خانواده و جایگاه هریک صحبت شده است.بحث دربارهی سه ردهی سنی کودک،جوان و پیر،قسمتی دیگر از این نوشتار را تشکیل میدهد.در پایان پس از اشاره به اقتصاد خانواده در قابوسنامه،ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانوادهی هستهای، تکهمسر،پدرتبار،پدرسالار،برونهمسر،و نومکان؛اگرچه خانوادهای که عنصر المعالی ترسیم میکند خانوادهای مسلمان است اما در مواردی،بینش و نگرش او با اصول و عقاید اسلامی منافات دارد.
خلاصه ماشینی:
"بررسی قرار گرفته،راجع به ارکان خانواده و مسائل پیرامون آن سخن رفته است و در موارد مختلف به
اقتصاد خانواده در قابوسنامه،ساختار خانواده در این کتاب معرفی شده که عبارت است از خانوادهی هستهای،
آن را برنمیتابد،سعی میشود سخن به اختصار باشد،ضمنا ساختار خانواده در قابوسنامه،در محدودهای مورد بررسی و نتیجهگیری قرار میگیرد که در اثنای کتاب به موارد مربوط به آن
صحبت شده است که از خلال آنها میتوان به عقاید عنصر المعالی راجع به سن ازدواج،
تزویج فرزند پسر،در قابوسنامه حقی است برای پسر که پدر باید آن را ادا کند
نکتهی دیگر در سخن عنصر المعالی این است که او گیلانشاه را از تزویج فرزندان
عنصر المعالی برای انتخاب داماد نیز توصیههایی دارد:به اعتقاد او اگر دختر دوشیزه
باعث شگفتی است که از نظر عنصر المعالی،داماد باید زیبارو باشد؛در صورتی که
این عقیده است،صرفنظر از دین،به حکم خرد،بر فرزند واجب است پدر و مادر خود را
و اما توصیههای عنصر المعالی به گیلانشاه در مورد فرزند دختر بدین شرح است:
سخنان عنصر المعالی راجع به فرزند دختر و پسر،نشان میدهد که او نیز در جرگهی
حال به سخنان عنصر المعالی دربارهی فرزند دختر برمیگردیم که پارهای از آنها
بدیهی است کسیکه چنین نگرشی نسبت به فرزند دختر دارد،برای زنان نیز منزلت
زنان است اما در این زمینه نباید فرهنگ حاکم بر جامعه را که باعث بهوجود آمدن این
است این کارها را به شرط نگاه داشتن حد و اندازه،میتوان به نیکوترین وجه انجام داد؛اما اگر انسان مطیع خرد باشد،باید از آنها بپرهیزد.
ماحصل این نوشتار آنکه،در خانوادهی آرمانی عنصر المعالی،پدر محور خانواده است."