چکیده:
میرزا محمد صادق، معروف به ادیب الممالک فراهانی، از نام دارترین شاعران عصر مشروطه است. این مقاله به بررسی چگونگی طنز و گونه های هم خانواده - هزل و هجو - و تحلیل محتوای آنها در آثار شاعر پرداخته است. سیر تاریخی طنزهای ادیب، در سه دوره پیش از انقلاب مشروطه، دوره بیداری و انقلاب، و دوره سرخوردگی از انقلاب بررسی شده است. قالب ها و زبان طنز ادیب الممالک، شیوه ها و شگردها، تازگی ها، آماج ها و آسیب شناسی طنزهای او از بخش های دیگر این مقاله است.
Mirza Mohammad Sadeq known as Adib-ol-Mamalek Farahani,is
one of the most popular poets of the Constitution period in Iran.
In this article attempts are made to discuss the quality of satire and
its variations ie. facetine and lampoon,in the poet's
works. Furthermore,the historical development of satire in the
Adib’s works in pre revolution,awakening and revolution ages,
and hopelessness from revolution are examined Finally, the
articleexploresthe forms, language techniques,innovations,targets
and pathology of Adib’s satire
خلاصه ماشینی:
"به این نمونه توجه کنید(دیوان،ص 10): {Sخصم ترور و دشمن دیموکراسیایم#در گوشمان مخوانید این ترهات را# در کام ما حدیث تروریست روز و شب#ملح اجاج ساخته عذب فرات را# الفاظ را به جای معانی ادا کند#صد من دو غاز شد ثمن این مهملات را# یا للعجب جماعت دیموکراسیان#ننهاده فرق مصدر و اسم و ادات راS} وجه بیان و نوع تصاویر در طنزهای ادیب نیز عموما تصاویری برگرفته از تحصیلات مدرسی و دینی است(صص 456،2،287): {Sدزدی و کلاشی اندر مذهبش#این یکی فرض است و آن یک نافلهS} *** {Sباد بروتت برفت یکسره ای شیخ!#ریش تو جاروب کرد دردی دن را# همچو مضارع شدی که نصب و سکونش#منتظر یک نظر بود لم و لن راS} *** {Sچه خندهها که به طامات شیخ شهر زند#پیاله در کف رند شرابخوار امروز# بنه مه رمضان را به پیش،کفش ادب#که شد طلایۀ شوال،آشکار امروز# فقیه شهر که دی سنگ زد به ساغر ما#ز پیر میکده میجست اعتذار امروز# ثواب روزۀ سی روزه را مصالحه کرد#به یک پیاله می ناب خوشگوار امروزS} اما اینگونه وابستگیهای ادیب به ادب گذشته،موجب شده است که زبان شعر او بهطور کلی از ضعفهای بیانی که در شتاب روزنامهنگاریهای عصر در میان بسیاری از معاصران او به وفور دیده میشود،بر کنار بماند و حتی به قول خود او قافیۀ دال و ذال و یای معروف و مجهول را نیز رعایت کند8.
آسیبشناسی شعر و طنز ادیب جای بحث بسیاری دارد،اما سخن را به این عبارات کوتاه کنیم که چون طنزهای ادیب،به طور کلی منسوب و متکی به سنتهای هجویهسرایی است و در هجویههای کلاسیک ادب فارسی معمولا استفاده از الفاظ حرام و مضامین جنسی غلبه داشته است،در اینگونه آثار،او نیز از هزلهای رکیک رویگردان نبوده است."