چکیده:
در شمارهء 18 سفینه،گزارشی از نقد و بررسی دانشور فاضل،جناب حجت الاسلام حسن طارمیراد،بر مقدمهء کتاب مکتب در فرآیند تکامل،نوشتهء استاد دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی(چاپ اول،تهران:کویر،1386)ارائه شد.اینک در این گفتار،گزارشی از بررسی بخش اول کتاب(ص 27 به بعد)عرضه میشود.گزارش بررسی بخشهای دیگر در گفتارهای دیگر خواهد آمد. بار دیگر،از خوانندگان ژرفنگر میخواهیم که با دقت،در این سطور بنگرند و ما را از دیدگاههای پژوهشی خود بیبهره نگذارند. کتاب«مکتب در فرآیند تکامل»بر مبنای دو هدف،توسط دکتر حسین مدرسی طباطبایی،تألیف شده است:1.معرفی تاریخ تشیع به عنوان یک جریان عقیدتی در اسلام،به خوانندگان غربی و غیر مسلمان 2.شناخت فرآیند شکلگیری و تکامل مکتب تشیع در سه قرن نخست اسلامی.فصل اول کتاب با عنوان«حقوق و مسئولیتها»شامل مروری کوتاه بر تاریخ تشیع تا ابتدای دوران غیب صغری است که در این نقد،بخش اعظم آن مورد بررسی قرار گرفته است.روایات استناد شده در کتاب مکتب در فرآیند تکامل،در موضوعهای امامت،غیبت امام مهدی علیه السلام و...از منابع حدیثی همچون المحاسن احمد بن محمد بن خالد برقی،الکافی شیخ کلینی،الغیبة محمد بن ابراهیم نعمانی و اختیار معرفة الرجال شیخ طوسی استخراج شده که در این مقاله،به بررسی آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده برای اثبات ادعای خویش دربارهء اینکه شیعه در ابتدا یک مکتب عقیدتی سازمان یافته نبوده و در اوایل قرن دوم،همزمان با سایر مکاتب فقهی به تدریج،به صورت یک مکتب حقوقی متمایز درآمده،در پاورقی صفحهء 13 به دو حدیث از امام صادق علیه السلام با مضمون مشابه،از کتاب رجالکشی و تفسیر عیاشی اشاره میکند: «کانت الشیعة قبل أن یکون أبو جعفر و هم لا یعرفون مناسک حجهم و لا حلالهم و لا حرامهم؛حتی کان أبو جعفر،فحج لهم و بین مناسک حجهم و حلالهم حتی استغنوا عن الناس و صار الناس یتعلمون منهم بعد ما کانوا یتعلمون عن الناس.
ضمن اینکه اگر شیعیان صرفا به خاطر اینکه ائمه از خاندان پیامبر بودهاند و علم آنها از پیامبر اخذ شده است،گرد آنان جمع شدهاند،چرا برای کسب علم،به دنبال فرزندان امام حسن علیه السلام نرفتند؟به هر حال،آنها هم از خاندان پیامبر بودهاند و حتی کسی مثل عبد الله محض در تبارش غیر هاشمی وجود نداشته است.
روایت دیگری که مؤلف به آن استناد کرده است(اختیار معرفة الرجال،الشیخ الطوسی، ج 2،ص 565-765)مربوط است به زمان وفات امام جعفر صادق علیه السلام که هشام بن سالم نقل میکند که مردم به دور عبد الله بن افطح جمع شده بودند.
اما سؤالی که مطرح میشود این است که نویسنده براساس این روایات-که اتفاقا اکثر آنها به امامت امام صادق صراحت دارد و یکی دو مورد نیز شرایط تقیه به صراحت بیان شده است-چگونه نتیجهگیری کرده که ایشان تمایلی به امام خواندن خود نداشتهاند و به تبع آن،بعضی از شیعیان دنبالهروی زیدیه و سادات حسنی گشتند."