خلاصه ماشینی:
"نویسنده معتقد است ظرفیت نظام سیاسی برای ارضای انتظارات ارزشی مشارکتی کسانیکه خواهان سطوح بالایی از قدرت هستند تابعی از نسبت میان تعداد آرزومندان نخبگی و تعداد موقعیتهای نخبگی است که تحت تاثیر تناوب تغییر مقامات قرار دارد.
در فصل ششم سنتهای فرهنگی خشونت سیاسی و علل فرهنگی-روانی سیاسی شدن نارضایتی مورد بررسی قرار میگیرد و در فصل هفتم به توجیه آموزهای خشونت سیاسی،برخی از کارکردهای ایدئولوژیهای انقلابی و غیر انقلابی و فایدهجویی و تاثیر آن در بروز خشونت پرداخته شده است.
فصل هشتم با عنوان«تعادل نیروی اجبار»فرض را بر این میگذارد که نیروی اجبار به صورتی متکثر در میان دولت و نیروهای اجتماعی تقسیم شده است و هرگاه نیروی اجبار میان رژیم و مخالفان به حالت تعادل(نقطه صفر)برسد بیشترین احتمال بروز جنگ داخلی وجود دارد.
فرضیه مطرح شده در این فصل این است که حجم خشونت سیاسی قویا تحت تاثیر نسبت کنترل قهرآمیز مخالفان در مقایسه با کنترل قهرآمیز رژیم تا نقطه برابری نیروی دوطرف قرار دارد و فراتر از آن،رابطه معکوس میشود."