خلاصه ماشینی:
"مـزاج دهر،تبه شد در این بلا حـافظ کجاست فکر حکیمی و رأی برهمنی حافظ اشارهی(1) با نام خداوند و استعانت از یاریهای پیدا و پنهان او،این وجیزهی ناچیز را به نشریهی ارجمند بینات که نخستین نشریه قرآنی/قرآن پژوهی فارسی است، و شمارهی پاییز و زمستان 1382 آن(شمارهی 37 ـ 38)،ویژه نامهی بزرگداشت یکی از برجستهترین صاحبنظران در علوم قرآنی و حدیث و به طور کلی علوم عقلی و نقلی اسلامی، جناب استاد محمد رضا حکیمی است، با ارادت و اخلاص، عرضه میدارم، و استعانتم از حضرت حق، نه در این است که این وجیزه، ناچیز باشد، اینکه العیاذ بالله، از ادب بندگی و ادب شرع و حتی شرط عقل، به دور است، بلکه در نهانخانهی دلم آرزومندم که به توفیق الهی، چیزی بنویسم که هر چند در قیاس ومقایسه با مقالات استادان وهم قلمان عالیمقام این ویژهنامه، بلند بالا، نباشد یا نتواند با آنها پهلو بزند: (و فوق کل ذی علم علیم(یوسف،12/76)، از هر دانشوری داناتری هست)؛ ولی به مدلول حدیث ژرف «نیة المؤمن خیر من عمله»،حداقل اگر مهم نیست، از فایدتی خالی نباشد و باز حافظ که حافظهی ماست، به مدد میرسد که:«ارادتی بنما تا سعادتی ببری» همچنین: هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ورنه تشریف تو بر بـالای کس کوتـاه نیست و از آنجا که بخش مهم (و حتی ممکن است بعضی بگویند بخش اعظم و اهم) حرف و حکمت نیاکان ما از روی به اسلام آوردن تا بدین سوی و تا به امروز، در شعر/با شعر بیان شده، با آنکه خویشتنداری میورزم که کمتر از شعر استفاده کنم، اما در این آغازهی سخن و هر جا که لازم افتد، اجازه دهید شعرهایی که خودش، بدون تأمل یا تکلف به ذهن میآید برزبان قلم هم بیاورم."