خلاصه ماشینی:
عصر فردوسی نگاهی به عصر فردوسی و بررسی داستان فریدون و ضحاک در شاهنامه دکتر سید جعفر حمیدی* سدههای سوم چهارم هجری،عصر هجوم و غلبهء عنصر ترک از نواحی شمال و شمال شرقی خراسان به سرزمین ایران بوده است.
با اینکه محمود در تمام عمر مشوّق و حامی شعرا و فضلا و ادبا بود و دربار او مأمن و پناهگاه اینگونه افراد بود،تا جایی که گفتهاند پیوسته بیش از سیصد شاعر در دربار او حضور داشتند و به اطراف و اکناف کشور پیغام میفرستاده است که حکیمان و طبیبان و منجّمان را به درگاه او بفرستند،اما جنبههای منفی دیگر در وجود این ترکزادهء غزنوی پنهان بود که با خصلتها و علایق عنصر ایرانی مغایرت داشت.
شاید بیمناسبت نباشد که بگوییم فردوسی از سرودن این داستان،پیش از همهء داستانها، هدف خاصی را دنبال میکرد و این کار خالی از یک ایدهء خاص نبود و آن اینکه،ظلم و ستم شاهان و امیران آن زمان را در قالب ساختگی ضحاک بنمایاند؛دوم اینکه اعمال و رفتار خشونتبار تازیان و دشمنان را که ضحاک،نمادی از آنها بود،نشان دهد و چنانکه میدانیم،داستان صحاک،اسطورهای بیش نیست و در حقیقت،نه ضحاک در جهان وجود داشته و نه فریدون و کاوهای،و هدف او از نظم این داستان،نشان دادن مظاهر ظلم و فساد در جامعه بوده است.
در چنین داستانهایی است که قبل از هر چیز،به عناصر شکل دهندهء آنها باید پرداخت؛تقدیر،سرنوشت،وضع موجود،زندگی آدمیان،تضادهای اخلاقی،کاستیهای فرهنگی،جهانگشایی،ستم گستری و دهها عنصر دیگر،ساماندهندههای اصلی اینگونه حکایتهاست و چون عنوان این مقاله«عصر فردوسی»است،به نظر میرسد که دنبال کردن حکایت ضحاک،که در حقیقت درونمایهء واقعیت عصر خود فردوسی است،در اینجا مفید فایده باشد؛هرچند که در مقولهای دیگر،چهرهء ضحاک را به تمامی نشان دادهام(ر.