چکیده:
شعر فارسی،از اوائل سدة سوم هجری، در قالب عروض عربی سر برآورد، و در ترکیبهایی ساده و نسبتا ابتدایی، و مضامینی گاه بسیار ناپخته این سو و آن سو پراکنده شد. مقاومت و سپس پویایی اینی شعر نو پا، در برابر شعر استوار و دیرپای عربی که از آبشخور شعر جاهلی و بخصوص قرآن کریم سیراب می شد، خود پدیده ای ست شگفت آور. پیداست که سخن سرایان ایرانی- تقریبا همه بدون استثناء – بر زبان و شعر عربی آگاهی تمام داشتند و لاجرم در سروده های خویش از آن تأثیر می پذیرفتند. اما شعر فارسی به سرعت نضج یافت و شاعران اندک اندک دست به نوآوری زدند و نکته هایی یافتند که گاه در شعر عرب، مانند نداشت. پس آنگاه این سؤال مطرح می شود که آیا شعر عربی در این هنگام از فارسی تأثیری پذیرفته است یا نه. ما در منابع خود تعدادی شعر یافته ایم که بنا بر تصریح مؤلفان، ترجمة اشعار فارسی بوده است. از این میان، آن دسته از اشعار را که معادل فارسی شان یافته شده (به استثنای یک مورد) برگزیده در اینجا نقل کرده ایم.
خلاصه ماشینی:
"فرهنگ اسلامی مقالات و بررسیها،دفتر 69،تابستان 80،ص 165-175ترجمهء اشعار کهن فارسی به عربی
که آیا شعر عربی در این هنگام از فارسی تأثیری پذیرفته است یا نه.
پدیدهای شگفتانگیز است:منابع ما برای شعر و ادب در این دورههء پانصدساله،یکی
این شعر،در آغاز تکوین،از سه جهت تحتتأثیر شعر عربی قرار گرفت:وزن که
اینک سؤالی که مطرح میشود این است که آیا زبان عربی نیز به ترجمهء اشعار
ما اینک اشعار فارسی و ترجمهء عربی آنها را که در منابع کهن یافتهایم،از آغاز تا پایان
4-رودکی(آغاز قرن 4)دو بیت زیبای حکمتآمیز سروده(دیوان،ص 46):این جهان را نگر به چشم خود نه به ان چشم کاندر او نگری
این دو بیت را در همان قرن 4،ابو الحسن بن مؤمل به عربی ترجمه کرده است: تصور الدنیا بعین الحجی لا بالتی أنت بها تنظر
5-ابو الحسن آغاجی از سرهنگان دودمان سامانی بود و شعر فارسی و عربی نیکو
عوفی(3/31)این دو بیت را از اشعار او نقل کرده است:ای انکه نداری خبری از هنر من خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد
او گاه اشعار فارسی خود را به عربی ترجمه میکرده؛سپس از باب نمونه دو بیت عربی
ابو الفتح بستی بود و گاه اشعار عجم را به عربی ترجمه میکرد.
عماد یک دو بیتی دیگر نیز که ترجمه گونهای از آن مضمون فارسی است،از دیوان
9-متأسفانه عماد اصفهانی قاطعانه تصمیم گرفته که هیچ شعر فارسی در کتاب خود
10-راوندی در راحة الصدور(تألیف 599 تا 603 ق،ص 69)دو بیت از فردوسی و ترجمهء عربی آنها را آورده است:فریدون فرخ فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته نبود "