چکیده:
ترجمه از فارسی به عربی و برعکس پیشینهای کهن دارد.ولی به رغم چنین پیشینهای،از لحاظ نظری،تا آنجا که میدانیم-ظاهرا دستورنامهء معتبر مدونی که راهنمای علاقهمندان این فن باشد،نوشته نشده یا به دست ما نرسیده است. نویسندهء این مقاله پس از اشاره به پیشینهء ترجمه میان این دو زبان،پارهای از شروط لازم برای مترجم را بیان میکند.آنگاه از رهگذر تجربهای که طی سالها تدریس و کار عملی ترجمه اندوخته،میکوشد تا پارهای از دشواریها،تنگناها و لغزشگاههای ترجمه میان این دو زبان را نشان دهد.وی با عرضه داشتن برخی از لغزشهای مترجمان عرب و ایرانی،مترجمان تازهکار را هشدار میدهد که مبادا به ورطهء چنین لغزشهایی در افتند. متن عربی این مقاله که به خامهء دکتر یوسف حسین بکار،استاد پیشین دانشگاه مشهد و استاد کنونی دانشگاه یرموک(اربد،اردن)نوشته شده زیر عنوان «من مزالق الترجمه بین العربیة و الفارسیه»در فرخنده پیام،یادگارنامهء استاد دکتر غلامحسین یوسفی(دانشگاه مشهد،1360 خورشیدی)به چاپ رسیده و اینک برگردان فارسی آن تقدیم علاقهمندان میشود.گفتنی است که مترجم در مقام توضیح یا تکمیل و یا انتقاد بر نظر نویسنده،مطالبی را بر آن افزوده است.پارهای از این افزودهها داخل دو قلاب[]قرار گرفته و پارهای هم با علامت«م»(نشانهء اختصاری مترجم)متمایز شده است.
خلاصه ماشینی:
")برای تدریس زبان و ادبیات عربی،زمینه برایم فراهم شد که فارسی را فرا بگیرم و سپس با تدریس ترجمه سرورکار پیدا کنم -------------- (1)- Towards a Science of Translating],Leiden,Brill 1964[ این کتاب را ماجد النجار به عربی برگردانده و وزارت فرهنگ و ارشاد(وزارة الاعلام)عراق آن را منتشر کرده است(بغداد،6791 م).
2-در ترجمهء استاد دکتر جعفر شعار از مقالهء نگارنده با عنوان«جهود عربیة معاصره فی خدمة الادب الفارسی»،واژهء«نفر»در این عبارت«قام نفر من اساتذة معهد اللغات الشرقیه بجامعة القاهره بترجمة کتاب تراث فارس الذی کتب فصوله اساتذة من المستشرقین»به«یک تن» ترجمه شده و این معنای آن واژه در زبان فارسی و در پارهای از گویشهای محلی ماست.
این موضوع یکی از مهمترین دشواریهای ترجمه میان عربی و فارسی است؛زیرا میان این دو زبان تفاوتهای بسیاری در ویژگیهای بنیادین از حیث ساختارها و مجازات،تذکیر و تأنیث،و افراد و تثنیه[و جمع]وجود دارد و ریزهکاریها و قواعد زبان که بر مترجم لازم است که نسبت به آنها هشیار باشد،همهء اینها را در بر میگیرد.
به گمان نگارنده،کسی که میخواهد اثری فارسی را که چیزهایی از قبیل آنچه گفته شد در آن نهفته است ترجمه کند، باید بکوشد تا متون عربی نخستین آن عبارتها را بیابد؛هرچند که توانایی ترجمهء آنها را با زبان(تعبیر)ویژهء خود داشته باشد.
و جز اینها که گفته شد،در موارد گوناگون لغزشهایی بسیار به چشم میخورد که به ذکر آنها نیازی نیست01 پس آیا با چنین وضعی رواست که مترجم-در صورت آگاهی-در برابر تصحیفها و تحریفها و خطاهایی از این دست خاموشی گزیند،و با خاموشی خویش آب را گلآلودتر سازد و با پژوهندگان در لغزشهایی که مرتکب شده و خود بدان پی نبردهاند،همکاری کند!و آیا ستیزه و کشمکش آنانی که به ترجمه اهتمام دارند،دربارهء«تخصص»یا«آگاهی»مترجم -------------- (1)-سورهء صاد،آیه 52."