چکیده:
اهتمام نگارنده در این مقاله بر تبیین مبحث عدل الهی و حوزههای مختلف آن بوده و سپس تأثیر این آموزه دینی را در زندگی فردی ـ اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. این موضوع را در منابع کلامی میتوان جستوجو کرد که با رویکردی نظری به کارکردهای فردی ـ اجتماعی عدل الهی میپردازند. توجیه مسئله شر بر پایه عدل، اصول دین با محوریت عدل و ارتباط ولایت اولوالامر با این مسئله از مهمترین یافتههای این مقاله میباشد.
خلاصه ماشینی:
"آرامش و رضایتخاطر و پذیرش وضع موجود انسانی و تمکین در برابر آن: انسان پس از آنکه پی برد در جهان آفرینش تبعیضی وجود ندارد و آنچه از تفاوتها و نقصها به چشم میخورد ناشی از اختلاف در قابلیتهاست که از ناحیه خود مخلوقات در دریافت کمالات است و اساسا لازمه نظاممندی در جهان هستی ـ که نظام علی و معلولی است ـ بودن مراتب مختلف و درجات متفاوت برای پدیدههای آن است و خود منشأ پیدایش، فنا و بقا، دوام و زوال، و کمال و نقص خواهد بود و پیوسته به سبب وجود اختلاف در اجزاست که تعادل و توازن در کل به وجود میآید، در این صورت، درمییابد که مخلوقات، حق هیچگونه اعتراضی به خالق را نخواهند داشت، و به فرموده قرآن: «ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض» (نساء: 32)؛ آرزو مکنید آن چیزهایی را که بدانها خدا بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده است.
5. پذیرش ولایت مطلقه اولوالامر در همه شئون زندگی: شاید ابتدا توقف این امر بر مسئله عدل الهی قدری دور از ذهن به نظر رسد، اما با اندکی تأمل و ژرفنگری در برخی آیات میتوان این باور را دریافت که از حیث تکوین، برخی انسانها بر اساس استعدادهای درونی خود، از طرف خداوند عادل، شایستگی هدایت بشر و سرپرستی ایشان را دریافت میکنند: «الله أعلم حیث یجعل رسالته سیصیب الذین أجرموا صغار» (انعام: 124)؛ همان خدای حکیمی که داناترست امر رسالتش را بر دوش چه کسی گذارد؟ معنای لطیفی که مستفاد از این آیه است، عینا موافق تعریف عدل در کلام نورانی امام علی علیهالسلام است که در مطلع نوشتار به آن اشاره شد."