خلاصه ماشینی:
"جلهی مطالعات ایرانیدانشکدهی ادبیات و علوم انسانیدانشگاه شهید باهنر کرمانسال هشتم،شمارهی شانزدهم،پاییز 1388 افضلیپور بزرگمردی در تاریخ کرمان* دکتر محمد رضا صرفیدانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان دکتر علی مصطفوی استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان -زندگی و افکار در سحرگاه روز دوشنبه ششم فروردینماه سال 1288 در تهران و در خانوادهایمحبوب خداوند مهربان و صاحب فضایل انسانی،کودکی به دنیا آمد که بعدهارشک فرشتگان شد و در نوع خود به گونهای،برتری آدمیان را بر تمام آفریدههایهستی به اثبات رساند.
(آقای فلاح) -2-زوج خجسته علیرضا افضلیپور و فاخره صبا زوجی بودند که خداوند برای کار بزرگ وبینظیر ساخت دانشگاه آفریده بود.
و تأکید کردند که در این چند روزایشان باید در منزل آقای فرهوشی که از نزدیکان افضلیپور و یاران دانشگاه هستند،اقامت کنند و همسر مهندس فرهوشی(خانم دکتر پروین روحی)که پزشک هستند،مراقب حال وی باشند.
(آقای فلاح)به راستی کهمولانا برای او سروده بود که: {Sگفت دانایی به رمز این دوستان#که درختی هست در هندوستان#هرکسی کز میوهی او خورد و برد#نی شود او پیر و نی هرگز بمردS} 3-2-شادی درونی وقتی وارد دانشگاه میشد،روحیهاش بسیار متفاوت میشد.
افضلیپور قصد داشت یک مبلغ درآمد مستمر برای این کار و سایر امورضروری و غیرمترقبه که در بودجههای دانشگاه پیشبینی نشده هستند،ایجاد کند.
قرار شد حساب مشترکی با امضای افضلیپور و رئیس دانشگاه افتتاح شود تا هرکس مایل بود کمک مالی خود را به آن حساب واریز نماید و هرکس قصد داشتخود شخصا به تجهیز هر قسمت از دانشگاه اقدام نماید،بتواند آزادانه آن کار را انجامدهد."