خلاصه ماشینی:
"«چنین کنند بزرگان»بیشک شاهکار ترجمه یک اثر طنز به زبان فارسی و متنی آنچنان لطیف و روان و نمکین است که حتی اگر چنان که برخی مدعیاند-و دریابندری رد میکند-چنین کتابی یا شخصی به نام«ویل کاپی»وجود نداشته باشد،باز هم به ارزش آن لطمهای وارد نمیشود.
ولی در مورد طنز این کوشش نتیجهاش بیفایده بود؛یعنی یادم هست که بار اولی که بخشی از چنین کنند بزرگان را ترجمه کردم، شاملو خواند و گفت:اینکه چیزی نیست؛چون در واقع آمریکایی است و اگر میخواهی برگردانی نمیشود.
خاطرم هست در مصاحبهای گفته بودید آقایی نوشته بوده است که ترجمه«وداع با اسلحه» شما را سرکلاس برای دانشآموزان یا دانشجویان خوانده است؛آنها نپسندیده بودند و ایشان نتیجه گرفته بود که آقای دریابندری اگر بخواهد این کتاب را ترجمه بکنند با توجه به اینکه سلیقهها و زبان جوانان امروز عوض شده باید به زبان دیگری این کار را بکنند.
دریابندری:مطلبی که ایشان گفتند را من خواندهام و شک دارم که به آن کیفیتی که ایشان گفته اتفاق افتاده باشد،چون ظاهرا ایرادی که بچههای مشهد گرفتند راجع به کیفیت مکالمات بوده ولی این ترجمه اتفاقا یکی از کارهایی است که مکالماتش جالب است.
خردنامه به نظر نمیرسد روان بودن،به روز بودن و قابل فهم بودن و حتی دقیق بودن،ملاکهای خوبی برای ارزشگذاری یک ترجمه باشند؛چه بسا متنی که عمدا ناروان یا دیالوگها عمدا نامفهوم نوشته شده باشند یا اینکه با ترجمه دقیق و کلمهبهکلمه یک متن، حالوهوای آن منتقل نشود؛یعنی آن حالوهوا و زبان متن اصلی را پیدا کردن خیلی مهمتر است از اینکه ترجمهای صرفا قابل درک یا دقیق باشد."