چکیده:
جریانهای معناشناسی معاصر را میتوان به دورهء متقدم و دورهء متأخر تقسیم کرد.در دورهء متقدم که جریانهای معناشناسی،خصوصا در اروپای غربی،متأثر از دیدگاههای سوسور است،مکاتب معرفی شده عمدتا در تکمیل دیدگاههای او حرکت کردهاند.در حوزهء اروپای مرکزی،جریانهای برخاسته از فرانسه و دانمارک و حوزهء آلمانی زبان و کشورهایی که تحت عنوان کشورهای اروپای شرقی شناخته میشوند،به همراه اشاره به حرکتهای مختصری که در روسیه انجام شده بود،مورد توجه قرار کرفتهاند.جریانهای حوزهء آلمانی زبان و کشورهای اروپای شرقی کمتر شناخته شدهاند،زیرا انگلیسی زبانان یا فرانسه زبانان از جریانهای مهم معناشناسی حوزهء آلمانی زبانی و روسیه شناخت ندارند.جریانهای معناشناسی دورهء متقدم در مناطق اروپای غربی،اروپای مرکزی و دست آخر با بررسی جریانهای انگلوساکسون معرفی شدهاند و همین تقسیمبندی و نحوهء بحث در معرفی جریانهای متأخر رعایت شده است.
خلاصه ماشینی:
"اگر به کتابهایی مراجعه کنیم که به شکل مقدماتی یا تخصصی دربارهء مسائل زبان نوشته شدهاند،حجم مطالبی که به مسئلهء معنا اختصاص داده شده است، نشاندهندهء اهمیت این مسئله از نظر اندیشمندان مسائل زبانشناسی است.
این از مسائلی است که بانونیست به آن توجه کرده و معتقد بود که باید دیدگاه در زمانی و هم زمانی را در مطالعهء زبان تلفیق کرد.
یعنی فهرستی چند ستونی میدهند که در مقابل آن، کلمههای متفاوتی که برای یک واژه یا یک معنا وجود دارد،نوشته شده است؛ در حالی که معناشناسی،چنین چیزی را تأیید نمیکند و این همان نکتهای است که هومبولت روی آن تأکید میکند.
Binary Analysis of Meaning در فضای آنگلوساکسون،به مکاتب دیگری مثل معناشناسی زایشی1 جیمز مک کاولی2و کوششهایی که افرادی چون استفان اولمان برای دستیابی به یک معناشناسی جهانی انجام دادند،که بدون وابستگی به زبان یا ملیت به خصوصی بتوان به صورت کاملا جهانی انجام دادند،که بدون وابستگی به زبان یا ملیت به خصوصی بتوان به صورت کاملا جهانی معنا را مورد مطالعه قرار داد(که این یک آرمان است)،میتوان اشاره کرد.
کتاب دیگری از سباستین لبنر،که در 2002 چاپ شده است،به دنبال همین است که علم معناشناسی را بدون پایبندی به مکتب خاص یا وابستگی به زبان خاصی معرفی کند و اینگونه به مطالعهء معنا بپردازد.
این نتیجهء دیالکتیکی به این معنا نیست که با دیدگاهی دیالکتیکی سعی میکنیم به این نتیجهء سوم برسیم؛بلکه به این منظور بدان اشاره شد که راه پژوهش بسته نمیشود و امکانات دیگری در پیش روی ما قرار داد و اشاره به دیدگاه یا روش دیالکتیکی برای اشاره به مبنای نظری چنین ادعایی است."