چکیده:
نخستین گام در کارآمدی و ثمربخشی هر مطالعه و پژوهشی، شناخت ابعاد گوناگون، به ویژه روششناسی آن است. دینپژوهی به عنوان یکی از مهمترین حوزههای پژوهشی، بلکه مهمترین و حساسترین آنها، مبتنی بر مجموعهای از اصول و قواعد روششناختی است که بدون شناختن و به کار بستن آنها در فرآیند تحقیق، دستیابی به نتایج صحیح و متقن، متعسر، بلکه متعذر است. یکی از این اصول، «اصل احتیاط» است. بنا بر این اصل، پژوهشگر عرصة دین باید مسئوولانه و متعهدانه وارد میدان تحقیق شده و نسبت به نتایج پژوهش خود احساس تعهد نماید. این امر تنها با اجرای راهکارهایی عملی همچون پرهیز از تفسیر به رای و آغاز کردن از یقینیات، ممکن است.
این مقاله با هدف تبیین ضرورت رعایت اصل احتیاط در دینپژوهی و تفاوتی است که از این جهت، میان علوم دینی و علوم تجربی وجود دارد.
در پایان نیز راهکارهای عملی برای رعایت این اصل مورد کندوکاو قرار گرفته است
خلاصه ماشینی:
"اما آیا وضعیت در دینپژوهی و مطالعات مربوط به علوم دینی هم همینگونه است؟ آیا پژوهشگر عرصه دین، بخصوص در مسائل زیربنایی دین، میتواند مسامحاتی از قبیل آنچه در تحقیقات علمی صورت میپذیرد، مرتکب شود؟ آیا میتواند بدون توجه به اینکه مبانی و مفروضاتش چیستند و آیا از درجة یقین برخوردارند یا نه، همچنین بدون توجه به اینکه نتیجه تحقیقش چه خواهد شد، وارد فعالیت پژوهشی شود؟ او نمیتواند به بهانة آزاداندیشی و اینکه تحقیق و تفکر باید آزادانه و در فضایی امن و فارغ از خطوط قرمز انجام گیرد ـ حتی در پژوهشهای بروندینی ـ به دلخواه و بر اساس پیشفرضها و ذهنیات غلط خود، وارد مطالعات دینی شده و یک وقت متوجه شود که نتیجة تحقیقات او اصل دین و مسلمات آن را مورد تردید و سؤال قرار داده است.
مفاهیم و قضایاییکه در علم به کار میروند، از واقعیتهای تجربی خارجی یا حتی انسانی حکایت میکنند، ولی به هر حال، فاقد بار ارزشی میباشند و نسبت به کمال نهاییانسان خنثی و بیطرفاند؛ از اینرو، پژوهشگر این حوزه دغدغه موافقت و مخالفت این نتایج با کمال نهایی انسان را ندارد؛ بنابراین، دلیلی برای ضرورت رعایت اصل احتیاط در این پژوهشها وجود ندارد، اما موضوع دین و پژوهشهای دینی، واقعیتها و بایدهای ارزشی است و مفاهیم و قضایایی که در این پژوهشها به کار میروند، همه یا اکثرا واجد بار ارزشیاند و نسبت به سعادت و کمال نهایی انسان نه بیطرف، بلکه موضع نفی یا اثبات دارند."