خلاصه ماشینی:
"مثال زیر نمونهای از این شگرد است که در آن توماس از لحن کشیشان فرقهء کاپوسن6بهره میگیرد: من از باب مقایسه در وضع ملت بزرگمان تامل میکنم و به این میاندیشم که در روزگار گذشته چگونه بوده است،اکنون چگونه است و در آینده چگونه خواهد بود.
با این حال، توماس در چارچوب یک آنتی لیبرالیسم عام،توامان از تعالیم ارتدکسی -به ویژه بنیادگرایی جنوبی-و از باورهای انجیلی و سنت احیاگری بهره میگیرد و برای اتخاذ چنین نگرشی،استنادش به این واقعیت است که دو جریان ذکر شده همانندیهای بسیار دارند،چرا که هر دو،در تمایز با آیین روشنگری-مدرنیسم-در امریکا،اثباتی هستند.
با این حال توماس با تکیه بر همین نگرش که قائل به تمایز میان گرایشهای متفاوت نیست،و نیز همراه با نتیجهء منطقیاش،یعنی خنثیسازی تعالیم مذهبی،تا آنجا پیش میرود که کمترین اعتراضی به تضادهای آشکار میان جریانهای دینی نمیکند که از آنها بهره میگیرد.
شاید واقعیت این باشد که علت پاشیدگی آن اقتدار دینی و احساسات دینی کماکان موثری که مبنای استناد توماس است،ماهیت اساسا فرقهای دین در امریکا باشد،که در تقابل با کلیساهای نهادینهء آلمان قرار میگیرد که کمابیش نهادهای دولتی بودند.
با این همه، هرچند که فاشیستها شیوهء خاص خود را دارند،نتیجهای که عملا به دست میآید،تقویت بیش از حد اقتدار دولت است،و بد نیست که همهء امریکاییهایی که از توجه به مسائل کلان اجتماعی پروا میکنند و صرفا نظر به جزئیات دارند،از این حقیقت آگاه باشند.
52 توماس با اعتبار بخشیدن به آنان که به آیین مسیح نزدیکند،بیآنکه به آن متعهد باشند،در عضو تصدیق عهد عتیق،آن را انکار کرده و از این طریق یهودیان را نیز انکار میکند:شیطان همواره در کمین است تا بر فرزندان خداوند،از طریق نزدیکانشان چیره شود."