خلاصه ماشینی:
به این مثالها توجه کنید: عدالت چیست؟آیا همیشه خوب است منصف باشیم؟چه چیزی مهمتر است،زندگی یک فرد یا قانون؟ واقعیت چیست؟آیا شما میتوانید شما نباشید؟آیا ممکن است چیزی برای کسی وجود داشته باشد اما برای دیگران وجود نداشته باشد؟ چگونه میتوانم چیزی را بشناسم؟چطور بفهمیم آنچه میبینم حقیقت دارد؟چرا بعضیها میگویند چیزی وجود ندارد فقط برای این که آن را ندیدهاند؟ چرا چیزی را زشت تلقی میکنیم؟چرا مردم براساس ظاهر دربارهء دیگران قضاوت میکنند؟آیا چیزهایی هستند که به نظر همه زیبا/زشت باشند؟ چگونه متوجه استدلال نادرست میشویم؟آیا تفکر منطقی بهترین نوع تفکر است؟چه چیزی دلیل خوب به حساب میآید؟ اگر به این سؤالها توجه کنیم میبینیم که اکنون نیز بسیاری از بزرگسالان و کودکان دربارهء آنها سردرگماند؟احتمال این امر آن است که این موضوعها پرمعنا و مهماند.
واکنش بعضی والدین و مدارس آن است که باید ارزشهای تجویز شده به کودکان آموزش داده شود؛در عین حال که آموزش این ارزشهای سنتی مهم است ولی این مسأله که آنها یاد بگیرند چگونه برای خود قضاوتهای اخلاقی قابل قبول کنند نیز اهمیت دارد.
دلیل چهارم آنکه کودکان با استفاده از روش کندوکاو مشترک یاد میگیرند در جامعهء دموکراسی چگونه تعامل داشته باشند:به یکدیگر با دقت گوش کنند،ایدهها و سؤالهای خود را بر زبان آورند،با رعایت احترام ایدههای یکدیگر را زیر سؤال ببرند،بر پایهء ایدهء دیگران ایدهء خود را بیان کنند(برای حفظ تمرکز در بحث از کودکان خواسته میشود بیانات خود را در پیوند و مبتنی بر نظر کسانی قرار دهند که قبل از ایشان اظهارنظر کردهاند)،کندوکاو را متعلق به همهء اعضای گروه بدانند و با نظرات مخالفت کنند و نه با صاحبان آنها.