خلاصه ماشینی:
"با توجه به کلیاتی که در بالا به آنها اشاره گردید و با توجه به ضرورت استفاده از رسانه در تعامل با دین،به عنوان پدیدهای نو در عصر حاضر به نظر میرسد راهکارهایی وجود دارند که توجه به آنها و حرکت در راستای دستیابی به آنها میتواند شکل تعامل میان حوزهء دین و رسانه را به سویی سوق دهد که در آینده شاهد مناسبت و همگرایی بیشتر این دو حوزه و رسیدن به آرمان تلویزیون دینی که از آرزوهای دیرینهء دستاندرکاران رسانهء ملی است، باشیم.
بههرحال راهکار مناسب این است که در راستای ارتباط صحیح و استراتژیهای مدنظر یک جامعه و با توجه به سیاستهای کلان رسانه،برخی کارکردها مورد تاکید و یا کمرنگتر از پیش پرداخته شوند تا میان محتوا و پیام تعیینشده و آرمانهای رسانهء ملی تناسب لازم شکل بگیرد؛همینطور است توجه به گروهبندی مخاطبان در برنامههای دینی که برنامه بتواند با محور قرار دادن مخاطبان هدف خویش،در عین حال گروه وسیعتری از مخاطبان را در دایرهء بیرونی تماشاگران خود قرار دهد تا در ضمن راضی نگه داشتن مخاطبان اصلی،بتواند با آگاه نمودن افراد خارج از اکثریت دینداران و آشنایان به دین،اهداف بلند رسانه را در زمینهء جذب مخاطب تامین نماید.
روشن است که تلویزیون با داشتن جایگاهی میانه و البته نزدیک به رسانههای سنتی میتواند ایفاگر نقش موثری در ترویج و اشاعهء مفاهیم و آموزههای اسلامی و دینی باشد ولی این موضوع در صورتی به مرز امکان و رشد نزدیک خواهد شد که هردو رسانه بتوانند از استراتژی و اصول مشترک دینی تبعیت نمایند و به نحوی همسو با یکدیگر فعالیت خود را سامان دهند."