خلاصه ماشینی:
"همیشه این پرسش بیپاسخ نگرانیهای فزایندهای را برای نشریههای مستقل ایجاد کرده است و آن اینکه،چهگونه است مجلهای که هنوز به شمارهی دوم انتشار نرسیده است 01-02 صفحه آگهی تبلیغاتی دولتی و خصوصی دارد و نشریهای دیگر با 01 سال سابقه و چاپ بیشتر از 08 شماره حتا یک برگ آگهی در اختیارش قرار نمیگیرد؟کجای این کار،عدالتمحوری نام دارد؟سرمایهسالاران ما از فرهنگ به دور افتادهاند یا دولتمردان ما؟!مگر آنهایی که از وامها،امتیازها،رانتها و کمکهای آشکار و پنهان خرید دفتر،خرید ساختمان،خرید اتومبیل،خرید چاپخانه و...
به انصاف در سبد ماهیانهی هر خانوار ایرانی چند درصد سهمیهی فرهنگی در نظر گرفته شده است؟سهم هریک از ما به عنوان یک شهروند م مستقل در گسترش فکر و فرهنگ جامعه چهقدر است؟پس آن ادعای 0007 سال سابقهی تاریخ، تمدن،فرهنگ،ادب،علم،کتاب و شعر ما چیست که هر وقت با لباسهای اتو شده و یقههای سفید بر سیورسات آبگوشتخوران مینشینیم،باید به غبغب میاندازیم،سقرات زمانه میشویم و در سخنپراکنیهای خود از فردوسی،ناصر خسرو، پورسینا،سهروردی،مولانا،سعدی،حافظ و دهها تن دیگر هزینه میکنیم که ما آن بودهایم!جهان مال ما بوده است!تمام جهانیان بر آستان ما سر میساییدهاند و از این خزعبلات که در قوطی هیچ عطار دورهگردی هم پیدا نمیشود..."