چکیده:
به رغم پیش بینی برخی محافل سیاسی مبنی بر بروز تنش میان ایران و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در پی تغییر دولت در ایران، تلاش ایران برای گسترش روابط همچنان ادامه یافت. مقاله حاضر با بررسی پیشینه مناسبات دو سوی خلیج فارس، این فرضیه را به آزمون می گذارد که علاقه مندی و نیاز دو طرف به حفظ روابط و نیز برخی ابتکارات بی سابقه آقای احمدی نژاد موجب شد سطح کلی مناسبات همچنان حفظ شود. اگرچه معمولا گفته می شود برنامه هسته ای ایران و نیز اختلاف بر سر جزایر سه گانه در سالهای اخیر ابهاماتی را بر سر راه گسترش روابط پدید آورده است، به نظر می رسد سیاستهای منطقه ای ایالات متحده و تلاشهای اسراییل مانع اصلی در این زمینه است. با توجه به آنکه امنیت خلیج فارس تابعی از روابط ایران و کشورهای عربی منطقه است، هر دو طرف برای امن و باثبات نگه داشتن آن به یکدیگر نیاز دارند، در عین آنکه کاهش تنش میان ایران و آمریکا چندان مطلوب دولتهای عربی نیست.
Despite some political circles predicted the rise of tension between Iran and the Arab states of the Persian Gulf after a change in government in Iran، Iran's efforts at expanding its relations continued. Reviewing the background of relations between the two sides of the Persian Gulf، this paper examines the hypothesis that the interest in keeping the relations on part of the both sides and some unprecedented initiatives by President Ahmadinejad led to the preservation of the overall level of bilateral relations. Although it is usually claimed that Iran's nuclear program and disputer over the three islands have caused certain ambiguities on the expansion of relations، it seems that U.S. regional policies and Israeli attempts are the main obstacles to such expansion. Considering that Persian Gulf security is a function of Iran's relations with the Arab states of the region، both sides need each other in order to keep the region safe and stable، though decreased tension between Iran and the United States is not desirable for some Arab states.
خلاصه ماشینی:
"تیجهگیری طی دو سال واپسین ریاست جمهوری آقای خاتمی هنگامیکه بحران هستهای در اوجخود قرار داشت،دولتهای عربی سیاستی خاموش در قبال این مسأله در پیش گرفتند،اما درنخستین ماههایی که دولتی جدید در ایران بر سر کار آمد،آنان به ابراز نگرانی ژرف درخصوص برنامه هستهای ایران و نیات آن در منطقه خلیج فارس پرداختند که در برگزاریجلسه مشترک با اعضای دایمی شورای امنیت درخصوص برنامه هستهای به اوج خود رسید.
تیجهگیری طی دو سال واپسین ریاست جمهوری آقای خاتمی هنگامیکه بحران هستهای در اوجخود قرار داشت،دولتهای عربی سیاستی خاموش در قبال این مسأله در پیش گرفتند،اما درنخستین ماههایی که دولتی جدید در ایران بر سر کار آمد،آنان به ابراز نگرانی ژرف درخصوص برنامه هستهای ایران و نیات آن در منطقه خلیج فارس پرداختند که در برگزاریجلسه مشترک با اعضای دایمی شورای امنیت درخصوص برنامه هستهای به اوج خود رسید.
این واقعیت که آقای احمدینژاد به نخستین رییس جمهور ایران بدل شد که در نشستسران شورای همکاری خلیج فارس شرکت کرد و از امارات متحده عربی بازدید نمود،نشانمیدهد که برخی از برداشتهای اولیه در واقع سوء برداشت بودند و پیوندهای ایران و شورایهمکاری آنقدر ژرف است که با تغییر دولتها دچار خدشه نمیشود.
Simon Henderson,ááThe Elephant in the[Persian]Gulf:Arab States and Iran's Nuclear Program,''Policy Watch No. 1065,Washington Institute for Near East Policy,December 21,2005,p.
Simon Henderson,ááThe Elephant in the[Persian]Gulf:Arab States and Iran's Nuclear Program,''Policy Watch No. 1065,Washington Institute for Near East Policy,December 21,2005,p."