چکیده:
امام خمینی از دیرباز و دههها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای فرهنگ و تحول فرهنگی اهمیت ویژهای قائل بودند و وابستگی فرهنگی را منشأ مفاسد دیگری میدانستند و استقلال فرهنگی را پایه استقلال سیاسی،اجتماعی و اقتصادی تلقی میکردند. محور بحثهای این مقاله،روشهای مقبول برای ایجاد تحول فرهنگی از دیدگاه امام میباشد و طبیعتا به اهداف کلی فرهنگی ایشان نیز پرداخته شده است. مهندسی فرهنگی در چارچوب اهداف و روششناسی رهبر فقید انقلاب اسلامی که آن را طولانیمدت و نسلی میانگاشتند،از وظایف دستگاههای قانونگذاری،اجرایی و قضایی و دیگر نهادهای مرتبط میباشد و البته تمامی نهادها به نوعی با موضوع مربوط میباشند.اینکه آیا این روشها به چه میزان به کار گرفته شده و اهداف تا چه اندازه تحقق یافته است؟همچنین عدم تحقق آنها تا چه حدودی به روشها و اهداف امام و چه مقدار به نهادهای مسئول اجرایی کردن آنها بازمیگردد؟موضوع مقاله مستقل دیگری است. این مطالعه با روش کتابخانهای-اسنادی به انجام رسیده و سخنرانیها،بیانات در ملاقاتها و بیانیههای ایشان به مناسبتهای مختلف که در ارتباط با فرهنگ،نهادهای فرهنگی و وسایل و ابزارهای فرهنگی ارائه گردیده مرور شده که در منابع مکتوب مانند صحیفه نور و وصیتنامه انعکاس یافته است.بدیهی است که استفاده از تمام سخنان مرتبط در یک مقاله نمیگنجد و از این جهت از هر بخشی از موضوع،موارد معدودی از نکات مربوط به عنوان شاهد برای عنوان و ابعاد موردنظر انتخاب شده است. مقاله ضمن نگاهی گذرا به آسیبشناسی فرهنگی و توصیههای کلی که از آثار امام راحل استخراج شده،به رویهها و روشها و نیز ابزارهایی رسیدن به تحول فرهنگی از دیدگاه ایشان میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ایجاد وحدت و یگانگی در حوزههای فرهنگی بهویژه میان حوزه و دانشگاه یکی از دلایلی که بر موفقیت دانشگاههای نوپا در قرون گذشته در کشورهای صنعتی و بهویژه غربی بر شمرده میشود این است که دانشگاهها در آن دیار از نهادهای دینی و کلیساها سر برآوردند و تا دههها بلکه قرنها زیرمجموعه کلیسا بودند1و در مقابله با آن شکل نگرفتند،اما در کشور ما در دوران پهلوی اول دانشگاه در مقابل حوزههای علمیه شکل گرفت و به موازات تقویت و حمایت از دانشگاه،تضعیف حوزهها در دستور کار قرار گرفت،امری که باعث شد دانشگاهها(قبل از انقلاب اسلامی)تا سالها آنطور که باید و شاید در میان عموم متدینین با استقبال مواجه نشود و این تقابل،تلاشهای توسعهای کشور را ناکام گذاشت و این موضوع همواره مدنظر امام بود: قشر روحانی را رضاشاه با بهانههای مختلف سرکوب کرد.
مقابله با تنگنظریها یک از آفات جوامع دینی،برداشتهای سطحی و تنگنظرانه از دین است که امام در موارد زیادی در برخورد با این نوع برداشتها که از نظر ایشان به کل نظام اسلامی آسیب وارد میآورد،نهیب میزدند که یکی از نهادهای کشور که مورد توجه و حساسیت رهبری انقلاب قرار داشت،سازمان گزینش(کارمندان و دانشجویان)بود که بعضا برای انتخاب افراد دیدگاههای محدود خود را اعمال میکردند که در یکی از فرمانها با صراحت کامل به این موضوع پرداختهاند: اخیرا چند کتاب به عنوان سؤالات دینی و ایدئولوژی اسلامی را ملاحظه نمودم و بسیار متأسف شدم که برای گزینش عمومی مطرح شده است و آنها را میزان رد و قبولی افراد قرار دادهاند که مشحون از سؤالات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیانا مستهجن و اسفآور و انحرافی است و برای حیثیت اسلام و جمهوری اسلامی مضر است و به وزیر ارشاد توصیه نمودم که امثال این کتب را در اسرع وقت جمعآوری و فروش و خرید و نشر آنها را ممنوع شرعی اعلام نمایند(در فرمان به ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری،1631/01/51)."