چکیده:
اهمیت نقش هدایت گری و تنظیمی دولت ها در دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و باثبات هر روز بیش از پیش در محافل علمی آکادمیک و سیاستگذاری آشکار می شود. هدف بررسی حاضر، تحلیل ارتباط بین شاخص حکمرانی، قدرت رقابت پذیری و رشد اقتصادی است. بدین منظور، از برخی داده ها و اطلاعات اقتصادی 101 کشور که به سه گروه توسعه یافته، تازه صنعتی شده و در حال توسعه تقسیم شده اند، در طی دوره زمانی2006- 1996 میلادی استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کشورهایی که نهادهای تنظیم گری و کیفیت حکمرانی آنها بهتر بوده است، سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیشتری جذب نموده ، و منابع و امکانات کشور را بیشتر به سمت افزایش هزینه های تحقیق و توسعه سوق داده اند، و از طریق ایجاد تناسب بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ رشد اقتصادی تا حدود زیادی تورم را کنترل کرده اند، و همچنین هزینه های دسترسی به عوامل تولید از قبیل نرخ بهره واقعی و نرخ ارز را متناسب با فضای اقتصادی به مکانیسم بازارها سپرده اند. نهایتا نتایج نشان می دهند که در این فضا، قدرت رقابت پذیری اقتصاد افزایش می یابد و شاهد توسعه فضای رقابتی در عرصه ملی و بین المللی خواهیم بود. همچنین عملکردهای مطلوب تر حکمرانی در میان کشورها باعث می شود نسبت صادرات کالاهای با تکنولوژی بالا به کل صادرات و همچنین نسبت ارزش افزوده بخش کارخانه ای به کل ارزش افزوده افزایش یابد و سهم این کشورها از تولید جهانی، صادرات و واردات جهانی افزایش یابد.
خلاصه ماشینی:
"براساس این تعریف،بانک جهانی شش ویژگی را برای حکمرانی بیان میکند: 1-حق اظهار نظر و پاسخگویی؛ 2-جلوگیری از بیثباتی سیاسی و خشونت؛ 3-اثربخشی دولت(کارآمدی دولت در انجام وظایف محوله)؛ 4-بار مالی مقررات و کیفیت تنظیمگری؛ 5-حاکمیت قانون؛ 6-کنترل فساد(میدری،1383:258) نتایج بیش از یک دهه تحقیقات تجربی و همچنین بررسی و مشاهده روند اقتصاد کشورهایتوسعه یافته و در حال توسعه بیانگر این است که کشورهای با شفافیت بالاتر،اثربخشی بیشتردولت،حاکمیت بیشتر قانون و دستگاه قضایی،فساد و بار مالی مقرراتی کمتر و ثبات سیاسیدولت و یا به طور کلی حکمرانی بهتر،دارای فضای مناسبتر کسبوکار،محیط رقابتیتر،سرمایهگذاری و انباشتهای بیشتر در منابع فیزیکی و منابع دانش محور از جمله سرمایه انسانی،ابداعات و اختراعات،و نهایتا نرخهای رشد و درآمدهای سرانه مستمر و باثبات هستند(مئون وویل12005،عجم اوغلو و دیگران22002،بادون32005،کافمن و کرای42002،آیمو،(1)- llieW tneruaL&emualliuG-erreiP (2)- neorahciahT gnoynuY&nosniboR semaJ&nosnhoJ nomiS&ulgomecA noraD (3)- nudaB anajiraM (4)- yaarK traA,nnamfuaK leinaD کیسونکو و در11997،بارو21996،راک32009،هال و جونز41998).
اما کشورهای گروه 3 علاوه بر اینکه نرخرشد سالانه حجم نقدینگی آنها به طور متوسط هر سال 0/3 درصد رشد میکند،به دلیل عدمهدایت صحیح این منابع به بخشهای مولد اقتصاد بالاترین متوسط نرخ تورم را در بین گروههایمورد بررسی دارند و همانطور که در جدول(3)مشاهده میشود،میانگین این شاخص از 22درصد برای سایر کشورهای در حال توسعه در ابتدای دوره به بیش از 24 درصد در سال 2005میلادی افزایش یافته است."