چکیده:
جهانی شدن که زمینة جهانی سازی است، از جهانبینی اندیشهوران بزرگ جهان سرچشمه
گرفته که در رأس همه، انبیا و حکیمان قرار دارند که امروزه بر اثر کمرنگ شدن مرزها
و برداشته شدن محدودیتهای جغرافیایی و ایجاد تسهیلات در رفت و آمدها، و نیز آسان
شدن تبادل اطلاعات و فزونی انواع رسانههای اطلاع رسانی، روند جهانی شدن هر چه
بیشتر سرعت میگیرد؛ بنابراین، مسألة تقارب ملل و تعارف و شناخت متقابل، امری حتمی
و اجتنابناپذیر است و پیامدهای آن چه زشت و زیبا، دامنگیر همگان خواهد بود منتها
در راه گزینش اصلح، و به عبارتی، تأثیرگذاری فرهنگ برتر که پیشتاز جهانیسازی است،
چه اقدامی باید کرد؟ آیا باید حالت انفعالی به خود بگیریم تا دیگران سرنوشت ما را
رقم زنند یا خود به پا خیزیم و طبق مسؤولیت انسانی ـ اسلامی، خویش زمام رهبری جهانی
سازی را به دست گیریم، و طبق آیة شریفه «وکذلک جعلناکم أمة وسطا
لتکونوا شهداء علی الناس» متعهد بسط عدل در گستره جهان شویم؟!
فرایند جهانیشدن که فرایندی ناگزیر برای انسان امروز است، میتواند هم تهدید باشد
و هم فرصت تلقی شود؛ از اینرو، رویارویی با پدیدة جهانی شدن، باید مقابله با
جنبههای منفی آن باشد؛ زیرا این رویداد همچون سیلی خروشان، بیخواست و ارادة ما در
جریان است. عمده، کنترل این جریان است که از روز نخست، اسلام بر عهدة امت اسلامی
گذاشته، و عمده اهرم فعال این رهبری، همان فرهنگ غنی و سرشار از عناصر سازنده
جوامع انسانی است. این اهرم در دست مسلمانان قرار دارد و هیچ فرهنگی نمیتواند با
آن مقابله کند و اساسیترین وسیلة ممکن برای رهبری جامعة جهانی، فرهنگ پویا و
سازنده است که در اختیار این ملت قرار دارد؛ پس اینکه جهانی شدن را فرصت بدانیم
یا تهدید، به تفسیر ما از جهانی شدن بستگی دارد، و اینکه چگونه با آن برخورد کنیم.
چنانچه موضع انفعالی به خود گرفتیم، به طور قطع تهدیدی است که مقدسات ملی و
مذهبی در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت؛ ولی اگر با در نظر گرفتن سابقة درخشان و
اصالت فرهنگ غنی که در اختیار داریم، در صدد به دست گرفتن زمام روند جهانی شدن و
جهانی سازی باشیم، به یقین پیروز و موفق خواهیم بود .
The idea of globalization as a ground for globalizing ema¬nate¬s from the world views of world’s great scholars، including the philosophers and prophets as the forerun¬ners of any social development. As a result of enormous developments in transportation، telecommunication، and information technologies that has decreased significance of geographi¬cal borders and facilitated the flow of goods، in¬formation and human being، the trend of globalization is gaining momentum. Consequently mutual convergence and cognition seems to be inevitable. The implications of this، right or wrong، affects globalizing. Than، what to do? Should we watch passively and wait for others to shape our fate? Or، in response to our human-Islamic responsibil¬ity، should we rise and gain the leadership and management of globalization and as emphasized in the Holy Quran، commit our self to the promotion and imple¬mentation of justice in the global level?
Accordingly، the inventible process of globalization، today، may be seen as a challenge and at the same time، an opportunity. Therefore، our opposition to globaliza¬tion should be bound to its negative aspects. Because whether we like or dislike، the process of globalization is like an unstoppable deluge.
What is important in this proc¬ess is to manage and control it، a duty Islam has obliged us to carry out. The major instrument that Is¬lamic leadership provides for management of globalization is the enriched culture and the constructive elements of this culture. This instrument is in the hand of Moslems and no other culture can resist it. The best possi¬ble global community leadership tool is the dynamic and productive culture of Islamic nations.
Thus، to treat globalization as a threat or an opportu¬nity depends on how to interpret it. Facing globalization in a passive manner will jeopardize our national and religious interests. However، in view of our brilliant histori¬cal background and rich and genuine culture، if we assume the leadership and management of globalization trend، than undoubtedly we will be the champion.
خلاصه ماشینی:
"جهانی شدن یا توسعة جهانی به این معنا که مرزها عملا برداشته شود و برای رفت و آمدها مانع نباشد و هر روز و هر آن بر این رفت و آمدها و آشنایی با دستاوردها و گزینش بهترینها افزوده شود، گر چه از دیر باز وجود داشته، و به جهت مشکلات سفر و رفت و آمدها حرکتی کند داشته، امروزه به سبب تسهیلات فراوان و روز افزون، این حرکت سرعت گرفته، هر آن بر سرعت و پیشرفت و توسعة آن افزوده میشود و مسألة جبر تاریخ که در این جا مطرح میشود به همین حقیقت ناظر است که خود این رفت و آمدها و تعارف و تآلف بین ملتها امر ضرور حیاتی است که لازمة جداییناپذیر طبع اجتماعی زیستن انسانها است؛ به ویژه در عصر تسهیلات مسافرتی و انواع اطلاع رسانی به وسیلة رسانههای جهانی که قابل کنترل نیست و با هیچ قدرتی نمیتوان جلو آن را گرفت، و اساسا اینگونه معارفهها در اصل آفرینش انسان ریشه دارد، و هرگز نشاید که ذاتیات آدمی را از وی جدا ساخت."