خلاصه ماشینی:
"آخه هیچ معنی داره؟چون او یک کم بیشتر از شما پول داره باید مالش را بدزدید؟ متهم:معنی نه،ولی منطقی است آقای قاضی.
قاضی:ولی آخه اونی که واسه خودش چیزی داره هیچوقت به صرافت این نمیافته که مال...
چقدر آدم میخواهید نشونتون بدم که خودش خیلی دارند با وجود این اگه بتونن از اونهای دیگه میدزدن؟ قاضی:ولی این اونهای دیگه که میگین باید یه چیزی داشته باشن.
قاضی:خوب آقای سیسلبرگر،پس سرکار اعتراف میکنید که از اربابتون یک مارک و پنجاه فنیگ دزدیدهاید؟چرا آنقدر کم؟ متهم:چون یک ضرب المثل میگه اول آدم باید با کار کوچیک شروع کنه،بعد پلهپله بره بالا.
قاضی:کم برادشتن یا زیاد برداشتن شما از صندوق مغازه فعلا مهم نیست.
نمیتونستید همچنین کاری بکنید،ولی میتونستید بخاطر یک مارک و پنجاه فنیگ شرافت و آینده خودتونو بر باد بدید؟ متهم:آقای قاضی،من دلم میخواست بیشتر از اینها از تو صندوق مغازه ور میداشتم ولی آخه،بیش از این تو صندوق نبود."