چکیده:
این کتاب مهم جزء سلسله انتشارات دانشگاه کمبریج در زمینهء اقتصاد سیاسی نهادهاست و نمایانگر تحول اندیشه نورث در زمینهء مسایل ساختار نهادی جامعه و حقوق مالکیت جامعه طی بیست سال گذشته است و بصیرتهای جدیدی در خصوص توسعهء نهادها و راههای تاثیر گذاریشان بر عمکلرد اقتصادی به دست میدهد. از نظ نورث نهادها در رشد اقتصادی یا زوال اقتصادی نقش به سزایی دارند.بنابراین مسئله اصلی توسعه و تاریخ اقتصادی تبیین تکامل نهادهای اقتصادی و سیاسی است که محیط رشد را پدید میآورند. از نظر وی عوامل تغییرات همان سازمانها و کارآفرینان درونشان هستند که میکوشند امکان دستیابی به اهدافی خاص را درون محیط نهادی به حداکثر برسانند. در حقیقت نوعی اقتصاد سیاسی واقع بینانه لازم است که تحلیل نهادی را با نظریهء نئوکلاسیک تلفیق کند.تحقیقات جدید باید جزئیات چارچوب سیاسیای را برای بررسی کند که تغییرات نهادی در قالب آن امکان پذیر باشد.تنها از طریق تحلیلهای خرد میتوان دید که ترتیبات نهادی سودمند دقیقا چگونه ایجاد میشوند یا با مانع روبهرو میشوند.
خلاصه ماشینی:
"در واقع،نظریهء نئوکلاسیک پیشی بینی در جستجوی چرایی شکست تلاشهایی که برای تبیین یا ایجاد رشد اقتصادی در کشورهای فقیر به عمل آمده،داگلاس نورث بر توجه بیشتر به ساختار نهادی جامعه به طور اعم و ترتیبات حقوق مالکیت جامعه به طور اخص اصرار میورزد کنشگران تحت تأثیر عواملی چون اطلاعات ناقص، فرآیندهای ذهنی که از رهگذر آنها اطلاعات تجزیه و تحلیل میشوند و نیز بحث تأثیر نهادهای موجود که احتمالا خود نیز در ساختنشان مشارکت دارند، عمل میکنند تحقیقات جدید باید جزئیات یک چارچوب سیاسی را مورد مطالعه قرار دهند که چانه زنیها برای تغییرات نهادی در قالب آن به وقوع میپیوندد میکند که در طول زمان نهادهای ناکارا تبدیل به احسن میشوند و اقتصادها رفته رفته به هم نزدیک میشوند."