خلاصه ماشینی:
"اما همچون سایر همتایان لیبرال خود نتوانسته است فارغ از تفسیرها و جانبداریهای لیبرالی به نظریات خود چارچوب دهد ولزر معتقد است که منتقد اجتماعی تنها زمانی میتواند به نقد بپردازد که یا بومی باشد و یا بتواند خود را بومی کند و به درک کردارها و نهادهای محلی نایل آید عنوان نمایندگان تفکر جامعهگرا و جان رولز، جوزف رز و ویل کیملیکا به عنوان نمایندگان تفکر لیبرال برگزیده شدهاند.
اما اگر باورهای کنونی درباره خیر درست باشند و تجدیدنظر باعث جایگزینی باورهای نادرست شود،تجدیدنظر غیرمعقولانه به نظر میرسد(ص 257)به نظر میرسد کیملیکا معتقد است که بازار آزاد فرهنگی(همچون (به تصویر صفحه مراجعه شود) انتقادی که معمولا به رهیافت گفتمان اخلاقی به مثابه تفسیر وارد میشود آن است که تفسیر«آنچه هست» رهیافتی محافظهکار و فاقد توان انتقادی است و سرانجام به حفظ وضع موجود میانجامد رولز فرد را شهروندی میداند که به مثابه کنشگر اخلاقی آزادی میتواند بدور از دخالتهای اجتماعی و سیاسی،زندگی مطلوب خود را دنبال و مفهوم خیر خاص خود را پیگیری کند لسهفر اقتصادی)سرانجام اشکال ارزشمند خیر را بر اشکال بیارزش فایق خواهد کرد.
وی معتقد است هیچ هدف یا غایتی از بازآزمودن احتمالی مستثنی نیست تجدد اصرار دارد که همه پدیدههای فرهنگی با تمام تفاوتشان باید قابل ترجمه به زبانی باشند که پیروان تجدد با آن با یکدیگر سخن میگویند فلسفه سیاسی،ویراسته دیوید میلر،در زبان انگلیسی سه تعریف و شمول معنایی متفاوت برای این واژه ذکر کرده است."