خلاصه ماشینی:
"4-نظریه مذهب عامل انقلاب مجموعه نظراتی که در مورد مذهب و رابطهاش با انقلاب اسلامی وجود دارد سه گونه است:دسته اول کاری به مذهب و نقش آن در انقلاب ندارند مثل گروههای چپ یا مارکسیستی، طرفداران فرضیه توطئه، شماری از نویسندگان غربی و برخی ملیون ایرانی، دسته دوم شامل نویسندگان عمدتا غربی است که مذهب را به عنوان عامل منفی مینگرند یعنی آن را عامل یا عکس العملی در قبال اصلاحات مدرن شاه میدانند و بر نقش و عکس العمل گروههای چون بازاریها، روستاییان و مهاجران به شهرها اشاره میکنند.
به نظر نویسنده کتاب، مشکل اساسی در همه نظراتی که پیرامون رابطه مذهب و انقلاب یا مذهبی بدن و شدن انقلاب مطرح است این است که آنان این پدیده را جدا از سیر کلی تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران بررسی میکنند.
زیبا کلام بر آن است که علت اصلی و ریشهای انقلاب اسلامی، دیکتاتوری و استبداد شخصی شاه بود به عبارت دیگر او میکوشد تا تبیینی صرفا سیاسی از انقلاب اسلامی را به مخاطبانش ارائه کند، از این رو خود به خود نقش برخی متغیرهای دخیل در انقلاب اسلامی کم رنگ گردیده و حتی حذف میگردد.
آیا به دلیل تأثیر گرفتن از ایدئولوژی انقلاب بوده است؟ یا پایگاه اجتماعی ارتشیان در این مسأله تأثیر گذاشته و یا اینکه عوامل دیگری غیر از اینها موجب عدم کارایی ارتش حکومت پهلوی شده است؟ به گمان مؤلف، مردم مطالبات و انتظاراتی داشتند(البته صرفا مطالبات سیاسی)که برآورده نشده بود و به همین دلیل از رژیم ناراضی بودند، در حالی که به نظر میرسد انقلابیون خواستههای دیگری نیز داشتهاند مثلا مفاسد اقتصادی شاه و اطرافیانش و همچنین نابرابریهای شدید اقتصادی و طبقاتی و..."