خلاصه ماشینی:
"برای این نوع سوم کشاورزی که اتفاقا تأمینکنندهء زندگی و معیشت 1/4 میلیارد از مردم جهان است، پارادایم انتقال تکنولوژی نهفته در کشاورزی صنعتی و انقلاب سبز موفق نبوده است و شاید پارادایم کشاورز-نخست با شرایط و اولویتهای کشاورزان روستایی انطباق بیشتری دارد.
رهیافت کشاورز- نخست،به جای بستههای «نخسهپیچی شده»برای شیوههای عمل،سبدی از گزینهها را برای انتخاب فراهم میآورد؛تحلیل،انتخاب،آزمون و ارزشیابی توسط کشاورزان صورت میگیرد در حالی که بیرونیها نقش خود را در به رسمیت شناساندن،تسریع،توصیه دادن،کنکاش،عرضه،حمایت و مشاهده نمودن جستجو میکنند.
او اعتقاد دارد که از مسائل اصلی توسعه غافل بودهایم و اینکه بسیاری از اشتباهات گذشته به واسطه سلطهء آنهایی که در موضع تصمیمگیریاند(اولیها) رواج یافته و در جریان است و اکنون حرفهایهای حوزه توسعه، نیازمند رهیافتها و روشهای جدیدی برای تعامل و یادگیریاند.
در بسیاری از کشورها،مردم شهری و روستایی قابلیت شگفتانگیزی برای تحلیل واقعیتهای محلی پیچیده و گوناگون از خود بروز دادهاند،واقعیتهایی که غالبا با واقعیتهای بالا به پایین و تحمیل شده از جانب حرفهایها در تضاد و تعارض بوده است."