چکیده:
یکی از مباحثی که از دیرباز مورد توجه دانشمندان، مفسرین و متفکران علوم اسلامی بوده، بررسی و پژوهش پیرامون مفهوم " امّی" بودن پیامبر است. این واژه با مشتقاتش در شش آیه از قرآن کریم آمده است. نظرات و آراء متفاوتی در تفسیر این کلمه مطرح شده که گاه این دیدگاهها در تقابل و رد هم بوده است. یکی از معانی مطرح که از مقبولیّت گستردهای بهره میبرد، " بیسواد و درس ناخوانده" است. مقالة حاضر میکوشد تا با بررسی تعاریف موجود، بر پایه آیات و روایات نظرات مختلف را بسنجد و قول مختار را مستدل نماید.
From long ago, the word ummi has been attracted the attention of Muslim scholars and exegetics. The word and its derivations have mentioned in six verses of Quran. Various views have been presented in the field, some of them seem to oppose one another. Amongst the meanings, the most commen is "illiterate". This paper regarding the extant conceptions given seeks to analyze them and gives the new meaning.
خلاصه ماشینی:
این تقسیمبندی در دو آیه از قرآن به صراحت مطرح شده است: « فإن حآجوک فقل أسلمت وجهی لله ومن اتبعن وقل للذین أوتوا الکتاب والأمیین أأسلمتم فإن أسلموا فقد اهتدوا وإن تولوا فإنما علیک البلاغ والله بصیر بالعباد » ( آل عمران، 20) « ومن أهل الکتاب من إن تأمنه بقنطار یؤده إلیک ومنهم من إن تأمنه بدینار لا یؤده إلیک إلا ما دمت علیه قآئما ذلک بأنهم قالوا لیس علینا فی الأمیین سبیل ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون » (آلعمران، 75) اهل کتاب، مشرکان عرب را از حیث عدم بهرهمندی از تعالیم آسمانی و الهی و فقدان دانش نسبت به کتب آسمانی، امی میخواندند.
به عبارت دیگر برای اثبات اینکه قرآن سخن خداست و ارتباط آن حضرت با منبع وحی و اثبات معجزه بودن قرآن، بیسوادی پیامبر، استدلالی راهگشا نمیباشد، چرا که آیات قرآن در وهلة اول در قالب الفاظ برزبان مبارک پیامبر(ص) جاری میشد نه این که ایشان کتابی را بیاورند و بگویند آنچه در این کتاب نوشته شده معجزة من است.
آن حضرت بر فطرت پاک و خدایی خویش باقی مانده و به سبب آن توانست عهدهدار مقام رسالت و نبوت شود و همچنین پیش از معجزۀ جاوید خود (قرآن) صاحب کتاب آسمانی دیگری نبوده و محتویات کتب آسمانی دیگر را منبع و مرجع خود قرار نداده و همانند برخی از اهل کتاب، دست به نوشتن و تحریف آیات الهی نبرده است.