چکیده:
این مقاله زمان و مکان روایی را در قصص قرآنی بررسی میکند.ابتدا به عنصر زمان روایی از دیدگاه ژنت اشاره میشود و بر این اساس رابطهء میان زمان داستان و زمان متن،مفاهیم «نظم»،«تداوم»و«بسامد»را با ذکر نمونههایی از قصص قرآنی تبیین میکنیم.سپس به سنخشناسی،شاخصهای متنی و کارکردهای مکان روایی با اشاره به سورهء یوسف(از میان سایر قصص)میپردازیم.میتوان گفت که تحلیل زمان و مکان روایی در قصص قرآنی اولا،به بسط و گسترش پیرنگ قصص،ثانیا،شخصیتپردازی و در نهایت،تفسیر و درک سورهها کمک میکند.
The present article studies the narratological space and time in Quranic anecdotes. At first، through examining the narratological time from Genette's point of view، the concepts of "order"، "continuity"، and "frequency" will be determined by referring to some Quranic anecdotes. Then، through reading the Joseph Surah (Surah Yoosef)، the typology، textual indices، and function of the narratological space of the anecdotes will be discussed. The final achievement of the article is that the narratological analysis of space and time in Quranic anecdotes supports a better understanding of the anecdotes' plots and characterization as well as a deeper reading of the Surahs.
خلاصه ماشینی:
"ابتدا به عنصر زمان روایی از دیدگاه ژنت اشاره میشود و بر این اساس رابطهء میان زمان داستان و زمان متن،مفاهیم «نظم»،«تداوم»و«بسامد»را با ذکر نمونههایی از قصص قرآنی تبیین میکنیم.
گاه در همین سوره داستان موسی در سه آیه ذکر میشود: و فی موسی اذ أرسلناه الی فرعون بسلطان مبین (83) فتولی برکنه و قال ساحر أو مجنون (93) فأخذناه و جنوده فنبدناهم فی الیم و هو ملیم (04)و[نیز]در[ماجرای] موسی،چون او را با حجتی آشکار به سوی فرعون گسیل دشتیم(83)پس[فرعون]با ارکان[دولت]خود روی برتاف و گفت:«[این شخص،]ساحر یا دیوانهای است.
در قرآن و بهویژه در قصص قرآنی،پارهای از حوادث سطح داستان چندین و چند -------------- (1)از آنجا که مکالمه نوعی تعامل کلامی است،بدیهی است که نقل کامل حوادث داستان در سطح متن میتواند نوعی چند صدایی (polyphony) ایجاد کند و چند صدایی نوعی فرصت در اختیار گویندگان قرار میدهد که نظرات خود را اعلام کنند،قرآن نیز این فرصت را در اختیار موسی و فرعون قرار میدهد که در موضعی برابر(موسی در مقام پیامبر الهی و فرعون در مقام حاکم وقت)اندیشههای خود را ابراز کنند.
با تمام این اوصاف آنچه در قصص قرآنی به لحاظ روایتشناختی حائز کمال اهمیت است،کارکرد و نقش مکان در ارتباط با سایر مؤلفههای قصص و کارکرد آن در پیشبرد کنش داستان و شخصیتپردازی است؛به عبارت بهتر،همیاری و تعامل مکان و سایر اجزا چگونه است؟نکتهء مهم دیگر چگونگی تبلور مکان در متن است؛به دیگر سخن،چه شاخصهای متنی (textual markers) در وهلهء نخست به برجستگی مکان و نمود آن در متن قرآن کمک کرده است؟در ثانی خواننده از دیدگاه چه کسی یا کسانی با فضای متن آشنا میشود؛به دیگر سخن،نوع نزدیکی یا دوری راوی به صحنهها میتواند نقشی مهم در صحنهپردازی ایفا کند."