چکیده:
در تحلیل معرفت،مفهوم«توجیه»مورد توجه جدی معرفتشناسان قرار گرفته است. اینکه توجیه،در حقیقت معرفت داخل است،یا از شروط لازم یا کافی آن است،یا اساسا در تحلیل معرفت نقشی ندارد،هر یک،نظریاتی را به خود اختصاص داده است و لذا این نظریات،دیدگاههای اصلاحی خویش در مورد معرفت را عرضه نمودهاند.تمامی این تلاشها به این جهت صورت گرفته تا بتوان مصادیق راستین معرفت را از غیر آن تشخیص داد.در این میان،غیر از عنوان توجیه،عناوین دیگری از جمله«تحلیل توجیه»و«عوامل توجیه»نیز مورد ملاحظهی اندیشمندان واقع گردیده است و طبعا در مباحث مربوط به معرفت نیز اثر قابل توجهی از خویش به جای نهاده است.در این نوشتار،تلاش شده تا مروری اجمالی بر این دیدگاهها صورت گرفته و ویژگیهای آنها با یکدیگر مقایسه شوند.
خلاصه ماشینی:
"نیست؛بلکه آنچه برای ابطال شانس معرفتی لازم است،عبارت است از ارتباط میان باور و فرایند
قائل به ضرورت وجود دلیل هستند،معتقدند چنین چیزی کافی نیست و آلبرت برای معرفت به
«معرفت»دانست؟پاسخ این سؤال منفی است،زیرا اسمیت هیچ دلیلی ندارد که براون کجاست و تنها به خاطر شانس و خوشاقبالی،باور او صادق از آب درآمده است و در عین حال،هر سه عنصر
غلط است،بلکه سخن او آن است که شرایط ذکر شده در این تحلیل،برای معرفت کافی نیست و
گتیه دشوار است و شاید علت این دشواری،آن باشد که چیزم در مباحث معرفتشناسی،از جملهی درونگرایان(28)به حساب میآید،حال آن که حل مسألهی گتیه،موضوعی ذهنی نیست،بلکه
صادق تبدیل به معرفت شود،آن است که این باور،نتیجهی یک شانس معرفتی نباشد.
نام«وثاقتگرایی توجیه بسیط»(38)خوانده میشود عبارت است از: شخص S در باور به گزارهی P موجه است،اگر و فقط اگر باور
وی در چاپ سوم کتاب خود،نظریهی معرفت(53)مینویسد: اگر شخص S در باور به یک امر معین،از توجیه درونی برخوردار باشد،در این
استدلال سوم:استدلال دیگری برای درونگرایی(توجیه یا معرفت)استدلالی نقضی است که
نهانبینی و غیبگویی برخوردار است و با استفاده از این قدرت،این باور قابل اعتماد در او حاصل
قابل اعتماد شکل گرفته،اما روشن است که موجه نیست و لذا مصداق معرفت به شمار نمیرود.
به مثابهی چهارمین دلیل برای برونگرایی نیز قابل ملاحظه است و آن این که ما در کاربرد واژهی
توجیه و برونگرایی توجیه،مقدم بر بحث تحلیل معرفت است و آنچه این دو جریان در مورد آن
این نقش را برای توجیه(درونی)قائل هستند که باور صادق و پیراسته از مسألهی گتیه را به معرفت"