چکیده:
در میان تفاسیر متعددی که دربارهء تندیس حضرت موسی،ساختهء میکل آنژ،نوشته شده است، تفسیر فروید از همه مشهورتر است.وی بیش از ده توصیف از این مجسمه را بررسی کرده و تعبیر شخصی و نوین خود را بدینگونه عرضه میکند:حضرت موسی در این تندیس،در حال فرود بر سکوی سنگی و مهار خشم خود است،نه برخاستن.به استناد نتایج پژوهشهای معاصر آراس،منتقد هنر و برومبرژه،انسانشناس،به ترتیب در مورد معانی و ارزشهای نشانهشناختی«انگشت سبابه»در آثار هنری دورهء رنسانس و تحلیل انسانشناسانهء موی انسان به ویژه«ریش»در جوامع مختلف،که هر دو در پیکرهء حضرت موسی دیده میشوند،پارهای از جزئیات این تندیس را میتوان به منزلهء نمادهایی از«قدرت»تبیین کرد.از سوی دیگر،نمایش حضرت موسی به شکل«ذو القرنین»و نیز به ویژه مجسمههای ایستادهء راحیل و لیا در دو سوی تندیس چندان مورد توجه منتقدان و مفسران قرار نگرفته یا حتی نادیده گرفته شدهاند،درحالیکه به نظر میرسد که هم نمود«ذو القرنین»و هم کلیت فضای اثر،در برگیرندهء هر سه مجسمه را باید بهطور همزمان مدنظر قرار داد.مؤلف این مقاله کوشیده است نشان دهد که شاید موضوع اصلی این اثر،آنگونه که هنرمند ایتالیایی قرن شانزدهم مجسم کرده است، تجلی دو وجه از«قدرت»باشد:تفاوت«قدرت»الهی و روحانی(«ذو القرنین»،لوحها،وحی،نیایش راحیل،...)در برابر«قوت و قدرت زمینی»(نیروی تن و بازوان،ریش ستبر،نگاه لیا بر زمین،...)
خلاصه ماشینی:
"تسیر فروید در برگیرندهء دیدگاه او نسبت به هنر بهطور عام،تأملات او دربارهء چگونگی اثرگذاری آفرینش هنری بر انسان،منظور آفرینندهء تندیس موسی بهطور خاص و نقد تفاسیر پیشین و به ویژه بررسی جزییات این پیکره به قصد دریافت لحظهء خطیری از قصهء آن پیامبر است که هنرمند سرشار از نبوغ هنری ایتالیهی سدهء شانزدهم کوشیده است در سنگ سخت متبلور و جاودانه سازد.
فروید به چنین اختلاف سلیقه و نظر دربارهء این اثر،فکر کرده است و عقیده دارد که پیش از هر چیز،باید دید آیا میکل آنژ قصد داشته است سیمای بیزمان و روحیهء همیشگی موسی را در این مجسمه حک کند یا اینکه لحظهای خاص و پرمعنا از حیات او را؟(فروید 9).
ترکیب دست و ریش در صحنهای از«قیامت»،اثر دیگر میکل آنژ در کلیسای سیکستین (Sixtine) نیز مشاهد میشود:«در مرکز این صحنه،پیرمردی ناشناس قرار دارد که ریش خود را به شدت با دست راست میفشرد،در حالیکه سبابهء مردی جوان،همان ریش را لمس میکند»(آراس 6).
با این حال،به نظر میرسد که معانی نمادین«قدرت و اقتدار»در انگشت سبابه و نیز در ریش،همانگونه که دیدیم،به همراه حجم و عظمت جسمانی تندیس،این فرض را تقویت میکند که میکل آنژ قصد ارائهء تصویری از قدرت در دو بعد جسمانی و روحانی(بر این جنبهء «روحانی»باز خواهیم آمد)را داشته است.
اما چه تفسیری از اثر هنری،چنین ویژگی را ندارد؟ از نتایج پژوهشهای معاصر آراس و برومبرژه در زمینهء هنر و انسانشناسی و مقابلهء آنها با اجزاء تندیس موسی و نیز مشاهدهء صحنه و بافت کلی این اثر میکل آنژه،چنین استنباط میشود که هدف هنرمند،در نهایت،ارائهء مظاهر قوت و قدرت زمینی و آسمانی و رویارویی آنها باشد."