چکیده:
شهر بم واقع در جنوب شرقی کشور ایران در شرق استان کرمان،شهری کویری با بستر طبیعی و فرهنگی خاص خود و منفک از سایر شهرهای کویری ایران است.در شهر بم از دیرباز هماهنگی و تعادلی بین بستر طبیعی و فرهنگی وجود داشته است.از عناصر منحصر به فرد بستر طبیعی، سفرههای پرآب زیرزمینی هستند که حاصل شکل خاص حوزههای آبریز و آبخوانهای منطقهاند.از عناصر ویژهء بستر فرهنگی علاوه بر ابنیه تاریخی میتوان به وجود نخلستانها و قناتها اشاره کرد.هدف از این مقاله،شناخت ویژگیهای بسترهای طبیعی و فرهنگی و نحوهء انطباق و ارتباط بین آنها و علل بروز اختلال در این رابطهء متعادل در گذر زمان است.با مرور متون نوشتاری و تصویری شهر بم مربوط به قبل و بعد از زلزله، برداشتهای میدانی،تحلیل نقشهها و تلفیق دادههای مرتبط با مشخصههای طبیعی از جمله هیدرولوژی(سطحی و زیرزمینی)،ژئومرفولوژی و پوشش گیاهی و مشخصههای فرهنگی شامل باغها و ساختوسازها،پس از شناسایی ویژگیها و عناصر بستر طبیعی و فرهنگی،به نظر رسید تعادل مذکور در طول زمان دچار خدشه شده است.با تهیهء نقشههای دوران متفاوت قبل و بعد از زلزله و لایهبرداری و روی همگذاری اطلاعات دستهبندی شده(مربوط به پوشش گیاهی،هیدرولوژی،سطوح ارتفاعی)و تحلیل عکسهای هوایی شهر بم در سالهای متفاوت،تعادل رو به زوال بین بستر طبیعی و فرهنگی و عامل اختلال توسعهء بیرویهء شهر بدو توجه به توان و استعداد منابع و اراضی و کاربری باغها شناخته شد.با روی دادن زلزله در دیماه سال 1382 و مطرح شدن مقوله احیا و بهرهوری از بازسازی شهر بم،این مقاله سعی در ارائهء پیشنهادها و توصیههایی در زمینهء بازسازی شهر بم بهگونهای هماهنگ با بستر طبیعی و فرهنگی باارزش شهر دارد.روش مطالعه در اینجا میتواند برای بررسی شهرهای کویری مشابه که در اثر توسعهء شهر،در ساختار طبیعیشان انقطاع ایجاد شده،در ارتباط با فرصتهای خواسته و ناخواسته بازسازی قابل تعمیم باشد.
خلاصه ماشینی:
"(شکل شمارهء 4) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شمارهء(4):باغات و نخلستانهای شهر بم با مطالعهء نقشههای هیدرولوژی و منابع آب،سطوح ارتفاعی و جهت شیب و باغهای خرما و مرکبات و مزارع در شهر بم،(نقشهء شمارهء 4)،دو نوع ارتباط قابل شناسایی است: اول:در شهر بم از دیرباز رابطهء تنگاتنگ و هماهنگی بین عناصر طبیعی با شکل بستر زمین دیده میشود.
در فاصلهء سالهای 0231 تا 0431 و از آغاز خیابانکشی،تا حدی شهر ناهمگن و پراکنده توسعه یافت و همانطور که در شکل شمارهء(8)مشخص شده،تأثیر منفی رشد شهر بر روی باغها کم بوده در تعداد کم و اندازهء وسیع وجود داشتند؛فاصلی بین قطعات کم و همجواری آنها مناسب است،قطعات باغ به شکلهای مربع و مستطیل احداث شدهاند و شبکهء تریم شده حاصل از اتصال خطوط ساختاری شهر و باغها،شکلی منظم دارد و تعادل و توازن بین بستر طبیعی و فرهنگی همچنان باقی است.
در سال 2831 شبکهء خیابانها بیشتر در بخش مرکز شهر دچار انقطاع و ناهمگونی شده و به صورت شعاعی و نامنظم درآمده،در نتیجه تعادل بین بستر طبیعی و فرهنگی به دلیل کاهش مساحت قطعات سبز و تقسیم آنها به دانههای ریزتر بیشتر از قبل خدشهدار شده است.
(شکلهای شمارهء 9 و 01) یافتهها بهطور کلی از رویهماندازی نقشههای ذکر شده و تحلیل عکسهای هوایی از جدول شمارهء(2)این نکات قابل استخراج است: 1-با رویهماندازی نقشهها،رابطهای متعادل بین بستر فرهنگی و طبیعی رؤیت شد،اما این ارتباط با احداث اولین خیابانها(در دورهء پهلوی-دههء 03)که بدون توجه به ساختار هماهنگ باغ و شهر کشیده شدهاند،رو به زوال است(نقشهء شمارهء 5)."