خلاصه ماشینی:
"با برقراری یک سیستم پولی واحد برای مبادلات کالاها و خدمات-اعم از مبادلات درون مرزی و یا بین المللی-یورو به عنوان عامل تعیینکننده خط مشی پول متحد،سیاستهای مالی،نرخ مبادلات و نرخ بهره تعیین دش و به موازات آن، به عامل تعیینکنندهای در بهرهوری نیروی کار و اثرات فناوری تغییرات اقتصادی در کشورهای عضو اتحادیه،مبدل شد.
در چنین وضعیتی، اندیشمندان اسلامی باید تعریف کنند که دنیای اسلام در میان تقسیمات جهانی و بازارهای سرمایه،بین این دو قدرت پولی رقیب و برتر،در چه وضعیتی قرار دارد؟در صحنه جهانی، ارزش منابع مربوط به دنیای اسلام در چه موقعیتی است؟ آیا مسلمانان تدبیری برای مواجه شدن با این تغییرات و دگرگونیهای اندیشیدهاند؟اگر چنین است،آینده دنیای اسلام دارای چه مبانی،اصول و ساختاری است؟ تا پایان جنگ جهانی دوم،ممالک نیمکره غربی درگیر ظالمانهترین انواع جنگها و مناقشات شخصی در درون خود بودهاند.
بنابراین،از خود بیگانگی جهان اسلام،بنیانهای سست اصولی،عدم درک و شناخت امور و همچنین وابستگی اسارتبار به فرهنگ بیگانه،دنیای اسلام را از تشریک مساعی درونی بازداشت،درحالیکه میتوانست شاهد پیدایش پدیدهای به موازات دلار و یورو به نام"پول اسلامی" باشد و در کنار آن سیستم پول اسلامی،بازارهای تجمعی سرمایه اسلامی و به صورت جهانی،به عنوان بازار مشترک اسلامی پا به عرصه مبادلات و بازار جهانی بگذارد.
بازار مشترک اسلامی و بازار سرمایه اسلامی،یک ائتلاف جهانی متشکل از اتحادیههای مختلف منطقهای اسلامی خواهد بود که براساس مکانیزم همکاری و قراردادهای اجتماعی اسلامی تحت عنوان ارتباط منطقهای پولی/واقعی، تجارت درون منطقهای و هدایت نهادینه شده آن در جهان اسلام را برپا میدارد."