خلاصه ماشینی:
"نمونه سوم: متن آلمانی: (به تصویر صفحه مراجعه شود) متن فارسی،(ص 82):در این مورد معلم عمومی میتواند به احساس خاصی متکی باشد که به موجب نتایجی که از آن،انتظار میرود،میتوان آن را احساس اخلاقی نامید،تا درس زیر را به عنوان معیاری برای تعیین اینکه چیزی به نام تکلیف فضیلت[یعنی اینکه انسان مکلف به کسب فضیلت باشد]وجود دارد یا نه به گوش جان بسپارد:"وقتی کسی در هر موردی قاعده تو را قانون کلی قرار دهد چگونه چنین قانونی میتواند با خود سازگار باشد؟" ترجمه نگارنده:از آنجایی که معلم عمومی به عنوان معیار سنجش تکلیف فضیلت،خواه وجود داشته باشد یا نداشته باشد،خواستار توجه به این مسئله است که:"اگر هرکسی در هر موردی قاعده تو را تبدیل به قانون کلی نماید،چگونه چنین قاعدهای میتواند به درستی با خود سازگار باشد؟،اعتماد نمودن به احساس خاصی که میتوان آن را به سبب نتیجه مورد انتظار،احساس اخلاقی نامید میتواند برای او کافی باشد.
نمونهء پنجم: متن آلمانی: (به تصویر صفحه مراجعه شود) متن فارسی،(ص 92):اگر انسان از این اصل درگذرد و از اصول عاطفی یا احساس خالص یا حس اخلاقی یعنی از ماده اراده و غایت آغاز کند(که به جای برون ذهنی درون ذهنی و عملیاند)و نه از صورت،یعنی قانون، تا تکلیف را بر این اساس تعیین کند،در این صورت مبانی اولیه مابعد الطبیعه تعلیم فضیلت در کار نخواهد بود؛ زیرا احساس،به هر نحوی که برانگیخته شود،همیشه طبیعی است[و نه مابعد الطبیعی].
نمونهء هشتم: متن آلمانی Denn,da die sinnlichen Neigungen zu zwecken(als der Materie der (به تصویر صفحه مراجعه شود) متن فارسی،(ص 43):زیرا در اینجا چون تمایلات حسی انسان را در مورد غایات(به عنوان ماده گزینش) میفریبند تا بتوانند در مقابل عقل مقاومت کنند،عقل قانون گذار فقط توسط غایت اخلاقی میتواند با آنها مقابله کند،غایتی که باید به نحو پیشینی مستقل از تمایلات باشد."