چکیده:
پراکنشهای مواد باستانشناختی در روی زمینسیماها،دارای الگوهای ویژه توزیع مکانیاند.شناخت ساختار این الگوها و تغییرات آنها در تخمین تافانومی زمین سیماها که تحت تأثیر عوامل انسانی و طبیعی حاصل میشود،از اهمیت ویژهای در مطالعات"زمینسیما باستانشناسی"محسوب میشود.امروزه باستانشناسان و همچنین متخصصان سایر علوم ذیربط علاقهمند به حفظ محیطهای فرهنگی و طبیعی،گرایش مثبتی را به منظور شناخت فرایندهای تافانومیک زمینسیماها-که طی آن تغییرات و تهدایدات فاحشی در زمینسیماها حادث شده و باعث از بین رفتن اطلاعات زمینهای آنها میشوند-از خود نشان میدهند.شناخت فرایندهای تافاتومیک نیاز به آگاهی از مباحث نظری مربوط و نیاز به آگاهی از مباحث نظری مربوط و نیاز به استفاده از روشهای کمی،روشهای طبقه بندی و تحلیلی دارد.در این مقاله با یک رویکرد روش شناختی حل مسئله،و در چارچوبی تحلیلی،و با استفاده از مدلهای کمی،تأثیر عوامل انسانی در تغییرات زمین سیماها مورد بررسی قرار میگیرد.چند نوع از بافتهای کاربری از زمین،در منطقهء مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفته و دامنهء تغییرات در یک دوره پنجاه ساله با استفاده از مدل زنجیرهای مارکوف تخمینزده میشود.نتایج حاصل از تغییرات،جابهجایی با انهدام آثار فرهنگی را روی سطح نشان میدهند.
خلاصه ماشینی:
"برای ورود به بحث ابتدا سه فرض اساسی نظری زیر که مبانی تحلیل این مقاله بر آنها استوار شده است مورد نظر قرار میگیرند: (به تصویر صفحه مراجعه شود) 1-در سالهای اخیر مطالعات مربوط به نظامهای اکولوژیکی زمینسیماها نظر علاقهمندان زیادی را به خود جلب کرده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج مدل محاسبهء تغییرات بافت کاربریها و تغییرات درصد سفالها در یک دورهء 01 ساله نشان داد که هیچکدام از حالتها(به استثنای حالت 1 و 3)وضعیت با ثبات و پایداری ندارند بلکه برعکس،ماتریس انتقال،دینامیزمی از تغییرات را برای آنها نشان داده و معلوم میکند که اغلب بافتهای کاربری در طول مدت مطالعه ثابت نبوده و تغییرات زیادی در آنها حاصل شده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بحث شناخت تأثیر عوامل مختلف در چگونگی بافت پراکنش آثار فرهنگی در روی سطح زمینسیماهای فرهنگی و ارائهء مدل برای تحلیل آن،از موضوعات اساسی باستانشناسی زمینسیماهاست.
بنابراین تشخیص و سنجش عوامل متعدد تغییردهنده عناصر طبیعی متناجس زمینسیما از یک طرفه و رابطهء این عناصر با عناصر فرهنگی آن از طرف دیگر،چالش عمدهای است که برای ارزیابی یکپارچگی زمینسیماها و سنجش فرایندهای تافانومیک آنها فرا روی باستانشناسان و متخصصان دیگر قرار دارد.
مدل مذکور در این مطالعه،با وضعیت موجود زمینسیما مربوط بود و توزیع و پراکنش دادههای فرهنگی و تغییر بافتهای کاربری را در ارتباط با نظریههای فراآشفتگی01مورد ارزیابی قرار داد،لیکن در تحقیقات آتی انجام سنجشهای اضافی دیگر در شناخت عوامل آشفتگی مورد نیاز است."