چکیده:
گذشته از ارتباط قدیم شعر با موسیقی،شعر،موسیقی خاص خود را هم دارد.در فارسی،جلوگاه اصلی این موسیقی،غزل،به ویژه غزل سعدی و پس از آن،غزل حافظ است.این نوشته،تفصیل این اجمال است.
خلاصه ماشینی:
موسیقی غزل سعدی دکتر ضیاء موحد* اشاره گذشته از ارتباط قدیم شعر با موسیقی،شعر،موسیقی خاصّ خود را هم دارد.
بهار،غزل هم گفتهاست؛اما در غزلهای او،از یکی دو بیت که بگذریم،بیتهای دیگر غزلوار نیستند: بگرد ای جوهر سیّال در مغز بهار امشب سرت گردم،نجاتم ده ز دست روزگار امشب زبان این غزل،در همان مصراع اوّل،شاعر غزلسرا را به تأمّل وامیدارد.
میپرسید این داوریها از کجا آمدهاند؟ غزل،قالب محبوب شاعران ایران در شعر غنایی و عاشقانه است و زبان آن،زبانی است ظریف،با موسیقی گوشنواز و دقیق،که در طول قرنها،تراش خورده و جا افتاده است.
در میان شاعران ما،آنچه صدای سعدی را از چند صدای شاخص دیگر متمایز میکند،نهتنها یکتا بودن،بلکه تقلیدناپذیر بودن آن است و این بیش از هرچیز،به دلیل موسیقی کلام سعید است.
نکتهء مهم و چه بسا ناگفته،این است:از دو عنصر موسیقایی وزن و قافیه که بگذریم،سعدی واژهها را به صرافت ذوق، براساس موسیقی آنها برمیگزیند: خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی این بیت در وزن مطبوع و محبوب سعدی است،با غزلهای نابی بامطلعهای زیر: -بسم از هوا گرفتن،که پری نماند و بالی به کجا روم ز دستت؟که نمیدهی مجالی -سرآن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی!
این،همان معنایی است که موسیقی ناب القا میکند و همهء هنرها در پی دست یافتن به این شکل ناب هستند.
نمونهء این موسیقی را در بسیاری از بیتها و غزلهای سعدی میتوان یافت.
شگرد اصلی سعدی در این کار،حساسیت استثنائی او در برابر موسیقی کلمه و کلام و بهرهبرداری استادانه از آن است.