خلاصه ماشینی:
"در ایران،جامعهی مدنی ضعیف بوده و اگر هم در مواردی فعال چشدن جامعهی مدنی را بتوان دید،زمانی است که نهاد دین استقلال خود را با بازار پیوند داده و شکل جنبشهای مقاومت در مقابل حکومت مرکزی ایستاده است؛با این همه در اکثر موارد چون ارتش هم حقوق بگیر حکومتهای مرکزی است،امکان حرکتهای شهری یا استقلال اقتصادی یا سیاسی شهروندان وجود نداشته است.
(همان) وبر معتقد است که شهرهای ماقبل صنعتی در اروپا،واحدهای سیاسی خودفرمان بودند وگروههای مختلف شهری دارای حقوق شهروندی و میزانی از قدرت سیاسی بودند و در صورت لزوم میتوانستند متحد شوند و از شهر به عنوان یک واحد مستقل دفاع کنند(همان).
بنابراین باید برای جلب مشارکت شهروندان در امور جامعه کوشید و اگر این عامل مهم به دیده نیاید،هیچ گامی به جلو برداشته نخواهد شد و تفاوتی میان شهروندی به مفهوم بشریت و آنچه که ما از این واژه درنظر داریم، نخواهد بود.
دریکسل انواع مشارکت را در یک نمودار دوبعدی و برحسب میزان اختیار در تصمیمگیری نشان میدهد که براساس آن میتوان قلمرو مشارکت و عدم مشارکت را از هم جدا کرد: الف)اشکال عدم مشارکت: 1)درستکاری و تقلب:وقتی اتفاق میافتد که از نیروی کار و منابع مردم محلی برای رسیدن به اهداف طرح استفاده میشود،بدون اینکه قدرت تصمیمگیری و دخالت موثر به آنها اعطا شود.
معیارهایی که براساس آنها این سه دسته از هم متمایز میشوند، به شرح زیر است: 1)نیت اصلی شهروندان 2)دامنهی مشارکت 3)نگاه به مشارکت 4-نظرخواهی از شهروندان 5-حق اعتراض به طرح 6-نظارت شهروندان 7-جریان اطلاعات 8-پشتوانهی فکری و فلسفی (حبیبی و رضوانی،4831) منابع -ازکیا،مصطفی؛غفاری،غلامرضا،3831«توسعه روستایی با تأکید (به تصویر صفحه مراجعه شود) بر جامعه روستایی ایران»،تهرانی:نشر نی."