چکیده:
تحفهء جلالیه اثر محمد بن علی ناموسخواری،نویسندهء دانشمند و کاتب قویدست عصر ایلخانی در قرن هشتم ق،از جمله آثاری است که بهطور مستقل دربارهء دبیری و کتابت به زبان فارسی تألیف شده و از منابع مهم و معتبر در ترسل است و به دلیل جامعیت موضوعات عرضه شده،شیوهء تنظیم و نحوهء بیان آنها و مرجعیت خود مؤلف در هنر کتابت در میان آثار مشابه برجسته است. اما مؤلفه با اینکه مردی دانشمند بوده،برخی اعتقادات و باورهای عامیانه را در مورد کتابت و نوشتافزار که هیچ پایهء علمی و عقلی ندارد با تأکید و به صراحت و جانبدارانه باز میگوید. این اثر شامل دو بخش کلی مباحث علمی و رسایل عملی است. در اینجا به نقل گزیدهء کوتاهی از بخش اول کتاب اکتفا میشود که در آن کلیاتی دربارهء آلات و آداب کتابت،اوقات کتابت،مکان کتابت و خط وجود دارد و شامل برخی لطایف و شواهد نظم و نثر در بیان مطالب است.
خلاصه ماشینی:
"[گزیدهء تحفهء جلالیه] چنین میگوید محرر این کلمات و مقرر این مقدمات، محمد بن علی الناموس الخواری-بصره الله بعیوب نفسه و جعل یومه خیرا من امسه-که پیش از جمع این کلمات، این ضعیف در ترسل کلمهای چند نوشته بود و بیاختیار جماعتی مبتدیان بیحاصل و صاحب هوسان بیطایل، بیسرمایگان«لا قدر لهم و لا قدر و لا نخل بوادیهم و لا سدر»1 آن را در ربودند و به ظن آنکه مگر این بیبضاعت را در این بازار متاعی است و د این کارزار قوت باعی،یا در این طویله خیلی و کراعی ساخته است و یا در این قبیله ودی و سواعی شناخته،بعضی اکابر افاضل نیز نظر اغضایی بر آن میافکندند و هرچند در مذاق عقل شربتی بیذوق بود از سر کرم کاسی بی لا و نعم در میکشیدند و اگرچه بصیران ناقد و ناقدان بصیر بودند به حکم لیکن سید القوم المتغابی2 آن بیعیار را به معیار اعتبار برمیکشیدند و قائل نیز چون خامل بود،معایب آن مسطور مستور میماند و گناهش هرچند پیش خردهبینان بزرگ بود،مغفور میشد: L العیب فی الجاهل المغمور مغمور و عیب ذی الشرف المشهور مذکور کفوفة الظفر تخفی من حقارتها و مثلها فی سواد العین مشهور3 و مع هذا چندان که در وسع آید و طاقت بشری بدان وفا کند در اخفای آن ترهات،مساعی به تقدیم رسانید و در آن معنی باقصی الغایة و الامکان بکوشید کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری4 سعی مغنی و اجتهاد کافی نبود.
(07)به نصر بن سیار گفته شد،فلان شخص نمینویسد(نوشتن نمیداند)؛گفت:این کاستی و آفتی ناآشکار است؛نکـ:ابو عمر یوسف ابن عبد البر،بهجة المجالس، تصحیح محمد مرسی الولی(بیروت:دار الکتب العلمیة،1891)،1/1:753؛ثعالبی،التمثیل و المحاضرة،ص 551."