چکیده:
استمرار وجود خلیفةاهلل باوری اسـت کـه قـرآن، برهـان و عرفـان آن را اهلل است که پر از مصادیق بارز خلیفة تأیید میکنند؛ پیامبر اسالم از رحلتشان، به حکم خاتمیت منصب نبوت و رسـالت بـه پایـان رسـید بهعنوان خلیفة اهلل ثابـت ة ولی شئون متعددی که قرآن برای پیامبر می داند، تعطیل بردار نیسـت؛ زیـرا عـالم بشـری بـرای تـداوم دریافـت فیوضات تشریعی و عالم هستی برای تداوم دریافـت فیوضـات تکـوینی، همچنان محتاس وجود و حضـور خلیفة اهلل اسـت. آنچـه در ایـن مقالـه ة خواهد آمد این است که علم کالم با مراجعه به قرآن و برهان، و حکمت با مراجعه به آموزه فیض، استمرار وجـودی خلیفة اهلل را در قالـب امـام
The belief of Divine caliph is the one supported by Quran، demonstrative proof and mysticism. The Prophet of Islam is the most distinct one among Divine caliphs to whom prophecy ended، though his various roles as Divine caliph mentioned in Quran، would never come to an end. The reason why lies in the fact that human societies and the world of creation respectively need continuous Divine laws and existential grace provided by the existence of Divine caliph. In the paper it has been explained that theology inspired by Quran، demonstrative proof and theosophy inspired by the problem of Divine grace have explained the necessity for the contiuous existence of Divine caliph under the title of pure Imam.
خلاصه ماشینی:
"(ابنمنظور، 1112: 11 / 132؛ تهانوی، 3441: 2 / 7421؛ فیومی، 3191: 2 / 359؛ طریحی، 5191: 7 / 179) فیض در متون دینی در قرآن کریم واژه فیض با مشتقات آن حدود یازدهبار بهکار رفته است کـه در بیشـتر مـوارد معنای لیوی آن مدنظر است، مانند «ی ی فی الم » (مائده ةع تر أع نهم ت ض من / 75) راغب در تفسیر واژه افاض ذیل همین آیه میگوید: «أاض باناه؛ ررفش پر 131 772 هویت معرفتی تداوم فیض و استمرار وجود خلیفةاهلل شد تا آنجا که لبریز شد».
(ابنسـینا، و خبر داد و فرمود که: ا این اوحلیت، پییمبر 7571: 71 ـ 11) 141 792 هویت معرفتی تداوم فیض و استمرار وجود خلیفةاهلل شهید مطهری پس از استنتاج وجود نظام و اسباب در روند آفرینش عالم از آیه: «انما ی لقناه بقة» (قمر / 49) میفرماید: ل آنچه در لسان دین، بهعنوان مالئکه و جنود الهی و رسل الهی (تکوینی) و مقسحمات امر و مدحبرات امر آمده است، و مفاهیمی مانند عرش، کرسی، لوح و قلـم کـه وجـود یـک سلسـله تشکیالت معنوی الهی را برای خدا معرفی میکند، همه برای تفهیم همین حقیقت است کـه خدای متعاق، آفرینش را با نظام خاص و ترتیب مشخص، اراده و اجرا میکند.
(سهرودی، بیتا ب: 11 و 21) یعنی عالم هستی هرگز از حکمت السموا و از کسی که حامی حکمت است، خالی نبوده، و او خلیفه خداوند در میـان خلـق اسـت و تـا 441 392 هویت معرفتی تداوم فیض و استمرار وجود خلیفةاهلل آسمان و زمین برپاست، همینطور خواهد بود."