چکیده:
جامعهشناسی ادبیات،جوانترین شاخه از شاخههای جامعهشناسی عمومی است و در سطح جهانی،تلاشهای گستردهای دربارهء جامعهشناسی ادبیات و شاخههای گوناگون آن،از قبیل جامعهشناسی ادبی،جامعهشناسی ذوق ادبی،جامعهشناسی رمان،جامعهشناسی آفرینش ادبی،جامعهشناسی کتاب و جامعهشناسی خواندن صورت گرفته است؛باوجوداین،سطح کنونی پیشرفت جامعهشناسی ادبیات در ایران،مانند بسیاری از دیگر رشتهها،و شاید بیش از سایر آنها،از سطح موجود جهانی پایینتر است. پییر بوردیو(1930-2002)،یکی از جامعهشناسان و منتقدین برجسته معاصر فرانسوی در زمینهء جامعهشناسی ادبیات است که دیدگاههای او در کشور ما،در مقایسه با سایر جامعهشناسان ادبیات،مانند لوکاچ،گلدمان،آدورنو،گرامشی،باختین و...کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع،بوردیو معتقد است که ذائقههای ادبی و هنری افراد متأثر از زمینههای مختلفی است که افراد در آن به سر میبرند؛این زمینهها شامل نظامهای خانوادگی،آموزشی،نهادهای ادبی و هنری و منشأ طبقاتی آنهاست.هدف ما در این مقاله آشنایی مقدماتی با چشماندازهای نظری دیدگاه پییر بوردیو در مورد جامعهشناسی ادبیات است.برای تحقق این هدف ابتدا به مفاهیم اساسی بوردیو در جامعهشناسی ادبیات چون زمینه،عادتواره و ذائقهء ادبی میپردازیم و سپس دربارهء نسبت بین این مفاهیم در جامعهشناسی ادبیات بوردیو سخن خواهیم گفت.
Although the sociology of literature is the latest branch of the general sociology، there has been a world-wide aspire to introduce and study this field and its various divisions such as sociology of literary tastes، sociology of literary creation، sociology of novel، sociology of books and sociology of reading. In Iran this area of study is recent and the numbers of researches carried out in it are limited.
Pierre Bourdieu ( 1930-2002 )، French sociologist and critics، is one of the greatest figures in the sociology of literature whose point of views seem to be less known in Iran، as compared to the ideas of other literary sociologists such as Lukacs، Goldmann، Gramsci، and Bakhtin. Bourdieu believes that the people's taste for literature and art is influenced by their various social backgrounds including family relations، educational systems، literary and artistic institutions، and social stratifications.
This article tends to provide the reader with a general introduction on the sociology of literature. At first the main concepts of Bourdieu's views such as "field"، "habitus"، and "literary taste" are discussed; then the ways through which these concepts are related to one another will be explained on the basis of Bourdieu's approach to sociology of literature.
خلاصه ماشینی:
"او معتقد است که هم ساختار عینی(زمینه)و هم عاملیت(ساختمان ذهنی)در تولید اثر ادبی مؤثرند،نگرش دیالکتیکی بین عاملیت و ساختار و مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان عنصر تمایز طبقاتی از شاخصهای عمدهای است که جامعهشناسی ادبی بوردیو را از سایرین مجزا میکند.
بنابراین،پرسشهای این مقاله این است که چگونه از نظر بوردیو،زمینهها و مواضع در ایجاد موضعگیریها و ذائقههای هنری و ادبی مؤثرند؟و چگونه نهادهای ادبی در ذائقههای ادبی تأثیر دارند؟و نیز چگونه ذائقههای ادبی تولید و بازتولید میشوند؟ زمینه،عادتواره و ذائقهء ادبی یکی از مفاهیم کلیدی در متون جامعهشناسی ادبی بوردیو،«زمینه»است که معادل فرانسوی این واژه (Champ) و معادل انگلیسی آن (Field) است(بوردیو،0831:61) و در زبان فارسی،به زمینه،عرصه،حوزه و میدان نیز ترجمه شده است.
علاوه بر این،همانطوری که جورج لوکاچ تلاش میکند حماسه و رمان را در توازی با تمدنهای بسته و باز و به منزلهء ژانرهای ادبی متناظر با این جوامع در نظر گیرد و نیز باختین رمان را وابسته به نیروهای مرکزگریز و به عبارت دیگر چندگونگی زبان میدانست(آزاد ارمکی و دیگران،3831:07)و گلدمان سعی میکرد تولیدات فرهنگی را به جهانبینی یا منافع اجتماعی یک طبقهء خاص اجتماعی برگرداند،بوردیو آن را محصول زمینه میداند که از طریق شناخت قوانین خاص کارکرد حوزه یا زمینه میتوان وقوع تحولات در روابط میان نویسندگان،میان هواداران ژانرهای مختلف(مثلا شعر،رمان، تئاتر)یا میان تصورات مختلف از هنر(مثلا هنر برای هنر یا هنر متعهد)را فهمید و این تحولات به یمن تغییر رژیم سیاسی یا وقوع بحران اقتصادی اتفاق میافتد(بوردیو، 0831:09).
در مورد رابطهء بین زمینه و منش(عادتواره)نیز دیدگاه رابطهگرای بوردیو اصرار دارد که اثر ادبی باید از یکسو در مناسبت با کلیهء عوامل محیطی و از سوی دیگر در ارتباط با ساختار اثر تحلیل شود،یعنی یک اثر ادبی محصول دیالکتیکی زمینه و منش(ویژگیهای شخصی)تولیدکنندهء آن اثر است."