چکیده:
روابط ایران و هند پس از 1947 از نظر چگونگی روابط، متفاوت از دوره های پیشین است، اما نشانه هایی از گذشته همچنان در آن وجود دارد. پس از پیمان دوستی ایران و هند در 1950، ارتباطات دو طرف به طور کلی، تا حدودی درست، اما سرد، نه چندان کلیدی و متمایل به بدگمانی و بدبینی متقابل و حتی آمیخته با دشمنی باقی ماند.
خلاصه ماشینی:
"همزمان با آن نوسانات خاصی در روابط ایران و آمریکا بهوجود آمد که نشأتگرفته از عدم تمایل آمریکا برای کمک به ایران،در صورت تهدید از جانب منابعی بهغیراز اتحاد شوروی(بهویژه ناصریسم)،کاهش تدریجی کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا به ایران، ناخشنودی ایران از رفتار تبعیضآمیز آمریکا در عرضهء سلاحهای پیچیده به ایران،در مقایسه با ترکیه و پاکستان،احساس یأس نسبت به موضع بیطرفی آمریکا(و تاحدی طرفداری از هند)در مورد جنگ هند و چین(2691)و برخورد شخصیتی محمد رضا شاه و رئیسجمهور آمریکا، کندی،بود.
چهارم آنکه سوابقی از منازعه میان ایران و پاکستان را در طی این دهه میتوان یافت که برخی از آنها عبارتند از:حل اختلافات و آشتی پاکستان با برخی کشورهای عرب بهویژه مصر،عدم واکنش پاکستان به حادثهء تیراندازی در مرز ایران و عراق در دسامبر 5691 و رأی مثبت پاکستان به عضویت بحرین در یونسکو در سپتامبر 6691 و سرانجام ظهور یک محیط جدید سیاسی و استراتژیک در خلیج فارس در 8691 که در آن شاه نقش مستقل ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای را دوباره تعریف کرد و گسترش داد.
در همین زمان شاه نیز حرکتی متقابل انجام داد و در ژانویهء 8691 در فرودگاه پالام توقفی داشت و در این دیدار خانم گاندی او را به این مسأله متوجه ساخت که دوستی ایران با پاکستان نباید مانعی بر سر راه روابط دیرینهء ایران و هند قرار گیرد.
این اقدامات برخلاف تهدیدات انجامشده،برای توقف ارسال نفت به هند نبود: (Motherland,New Delhi,3 November 1971) ،کلام آرامکنندهء کاخ خطاب به جامعهء اقتصادی هند،در تهران برای رفع هرگونه ترس و هراس بود (Girilal Jain's article in The Times of India,4 July 1973) ،و مقاومت ایران در مقابل فشار پاکستان برای فعال نمودن سنتو و فراهم نمودن مبنایی قانونی و نهادین برای کمکهای پنهانی بود (G."