خلاصه ماشینی:
"بگذارید که از چیستی ادبیات بگذریم و راحت و آسوده بگوییم که «آنچه بر زبان می آید و یا با قلم نگاشته می شود»، یک جوشش است، شبیه یک غریزه که وجود آدم را فرا می گیرد، لبریز می کند و بعد نویسنده و شاعر دنبال این می گردد که بگوید، حرف بزند، بنویسد و این حس پنهان خودش را یک جوری منتقل کند به دیگران، اینطوری کمی سبک تر می شود، خواننده ها و مخاطبان یک اثر ادبی همه و همه گوش شنوایش می شوند، مثل یک دوست خوب و صمیمی، بعد آفریننده اثر می فهمد که رسالتش خیلی عظیم است.
بعد کمی جلوتر می رود، باید از زبان دوست حرف بزند، آیینه تمام نمای مردم باشد و آدم های جامعه اش را به سمتی هدایت کند که به کمال و انسانیت برسند و این یعنی «مذکر»، همان چیزی که همه پیامبران از آغاز تا کنون دنبالش بوده اند."