چکیده:
مبنای نظری برنامه درسی بین رشته ای را می توان در فلسفه آموزشی پیشرفت گرایی یافت. نهضت پیشرفت گرایی رویکردی به آموزش و یادگیری است که در آن بر خلاقیت، فعالیت، یادگیری طبیعی، کسب تجارب یادگیری در جهان واقعی و تجاربی از این نوع تاکید زیادی می شود. یکی دیگر از مبانی نوین نظری رویکرد بین رشته ای، تئوری «سازنده گرایی » است. این تئوری بر این اعتقاد است که هر شخصی بایستی واقعیتهای خود را بسازد. یک اصل ساختن گرایی می گوید تجربه کلید یادگیری معنی دار است- البته نه تجاربی که در قالب کتابهای درسی ارائه شده اند، بلکه تجاربی که هر شخص به گونه ای مستقیم و بلاواسطه کسب می نماید- و به اشتراک گذاشتن تجارب نیز بسیار اثرگذار خواهد بود. در ضمن مباحث مربوط به تدوین مضامین و محتویات در یک برنامه درسی میان رشته ای، به دلیل ضرورت امر، هرگونه تقسیم بندی رشته ای رد می شوند. محتویات مواد درسی بر اساس مشکلات تعریف می شوند مضافا آنکه این مشکلات باید لنگرگاهی در واقعیت بیابند. مشکلات اصلی و واقعی زندگی به سر نخی تبدیل می شوند که بایستی آنها نه تنها در طراحی برنامه درسی بلکه را در فرآیند «آموزش» هم دخالت داد. از طرف دیگر، برنامه درسی متشکل از عناصری است که بدون آنها، ساختاری منسجم نخواهد داشت. در این مقاله، ابتدا به بررسی ادبیات مربوط به برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی پرداخته شده و به دنبال آن سعی شده است که با برشمردن عناصر اصلی برنامه درسی میان رشته ای، راهکارهای عملی برای طراحی برنامه درسی در این دیدگاه ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"این عناصر شامل موارد زیر هستند: 1-مشخص کردن و شناسایی مسائل پیچیده،سؤالات هستهای که نمیتوان تنها از طریق استفاده از رویکرد مربوط به رشتهای واحد به آنها پاسخ گفت؛ 2-طراحی برمبنای بینشهای حاصل از بسط و توسعه رشتهها،توسعه مکاتب فکری گوناگون که نهایتا شامل ایجاد و تولید دانش با استفاده از روش غیر رشتهای میباشد؛ 3-تبعیت از فریندهای تلفیقی؛ 4-ایجاد یک بینش و درک و فهم بین رشتهای از مسائل یا سؤالات گوناگون.
pp,7002,lleweN( مایرز و هاینز1(2003)ملاکی را برچگونگی طراحی مناسب سوال بین رشتهای برای دانشجویان ارائه کردهاند که در هرکدام از سطوح تحصیلی قابلیت کاربرد دارند و عبارتند از اینکه:1)بایستی آن قدر نامحدود،قابل انعطاف و پیچیده باشند که امکان بررسی آنها از طریق یک رشته درسی واحد وجود نداشته باشد24)بایستی بتوان در چارچوب زمان در دسترس و منابع موجود آنها را حل کرد و پاسخ داد؛3)بایسی از یک روش تحقیق مناسب و مورد تایید استفاده کرد.
sthgisnI rieht dna senilpicsiD eht no gniwarD از برنامههای درسی میانرشتهای باید برمبنای اصول و تئوری رشتههای درسی،مکاتب فکری و رویکردها و بینشهای مربوط به رشتههای درسی(به طور مثال دانش و علم ایجاد شده و تولید شده توسط دانشمندان و متخصصان حوزههای گوناگون)طراحی شده باشند.
این عناصر شامل موارد زیر است:1-مشخص کردن مسائل پیچیده یا سؤالات اصلی و مرکزی که امکان حل و پاسخگویی به آنها تنها از طریق کاربرد رویکرد یک رشته تحصیلی وجود ندارد؛2-رویکرد بین رشتهای،برمبنای بینشهای حاصل از بسط و توسعه رشتهها، توسعه مکاتب فکری گوناگون که در نهایت شامل استفاده از دانش غیر رشتهای است،طراحی شده است؛3-بینشها و رویکردها را با هم تلفیق میکند؛4-یک درک بین رشتهای از مسائل و سؤالات گوناگون فراهم مینماید."