چکیده:
تحقیقات زیادی در خصوص اثرات موسیقی و سر و صدا بر کارایی افراد صورت پذیرفته است.در این تحقیق،تلاش شده است تا اثرات فعالیت بدنی(ورزش)بر کارایی،هنگام کار مضاعف و حواس پرتی بررسی شود.بدین منظور،کارایی دو گروه از آزمودنیها شامل ورزشکاران(63)- n ،و غیر ورزشکاران(13- n ،با میانگین سنی 2/73؟؟؟32 سال برای ورزشکاران و 2/19؟؟؟12 سال برای غیر ورزشکاران،با استفاده از آزمون خط زنی تولوز-پیرون در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش شامل سه حالت بود:کار در شرایط عادی،کار در حین انجام دوکار بهطور همزمان(مضاعف)و کار در شرایط حواس پرتی.دادههای تحقیق با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل و همچنین تحلیل واریانس یک طرفه،تجزیه و تحلیل شدند.نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت معنیداری بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران در هر سه حالت آزمایش وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه نتایج تحقیق حاضر نیز حاکی از افزایش اندکی در میزان کارایی هنگام حواسپرتی است،ولی این نتیجهگیری باید با احتیاط تلقی شود،زیرا نتیجهء تحقیق حاضر از پیشرفت تدریجی در کارایی افراد در تمام مراحل آزمایش به استثنای مرحلهء کار مضاعف حاصل گشته و افزایش کارایی افراد شاید ناشی از عامل تمرین آزمودنیها باشد تا عوامل افزایش تمرکز، لذا شاید بهتر باشد که برای کاهش اثر تمرین،آزمودنیهایی داشته باشیم که فقط مرحلهء حواس پرتی به عنوان یک متغیر مستقل بر آنها اعمال میشود،که این خود نیازمند تحقیقات بعدی خواهد بود.
تفاوت موجود بین میانگینهای مرحلهء اول آزمایش و مرحلهء پنجم آزمایش نشان میدهد که هرچه بر مقدار تمرین افزوده شود فاصلهء بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار نیز افزایش مییابد و حتی از سرعت کارایی افراد غیر ورزشکار در مرحلهء چهارم(حواس پرتی)،کاسته میشود که شاید در این ارتباط بتوان گفت وجود عامل مخل تمرکز،در مقایسه با ورزشکاران بر آنها اثرات بیشتری دارد و این یافته با تحقیقات انجام شده در زمینهء تأثیر سر و صدا،نور و تماشاچیان بر عملکرد ورزشکاران همخوانی دارد(71).
با این حال،چون این تحقیق بر روی دو جامعهء از پیش شکل گرفته انجام شده است،نتایج آن میتواند تنها به عنوان مقدمهای برای انجام تحقیقات با شرایط آزمایشگاهی کاملتر تلقی شود و هنوز سؤالات زیادی باقی میماند که امید است در تحقیقات آینده مد نظر محققان قرار گیرد،از جمله اینکه آیا در صورتی که افزاد مبتدی تحت یک برنامهء خاص قرار گیرند،میزان کارایی آنها همسان با ورزشکاران افزایش خواهد یافت،آیا اگر محرکهای شینداری (سر و صدا)را تبدیل به محرکهای کلامی(پاسخ کلامی آزمودنیها)نماییم،مکانیزمهای درگیر در پردازش اطلاعات مشابه خواهند بود و نکتهء اساسیتر اینکه آیا اصولا"مسیرهای پردازش اطلاعات افراد ورزشکار با افراد غیر ورزشکار یکسان است یا خیر."